میلاد اکبرنژاد درباره ایده شکلگیری این اثر گفت: چندین قصه از داستانها و حکایتهای مختلف در ذهن داشتم که با پیوند آنها با هم، این اثر شکل گرفت. منشا و علت مستقلی برای اینکه یکباره تصمیم بگیرم این اثر را بنویسم وجود نداشت، بلکه موضوع این کتاب چیزی بود که در درازای زمان اتفاق افتاد. آدمهای این نمایشنامهها از جاهای متفاوت و از مدتهای طولانی و سالها ذهنم را مشغول کرده بودند و تا زمانیکه آنها را روی کاغذ نمیشاندم آرام نمیگرفتند.
این نمایشنامهنویس افزود: «من شیرین نیستم، اناری خون لبهایم را گزیده است» همانطور که در جلدش آمده، حاصل بی قراری و درگیریهای کابوس وار ذهن یک آدم است و بیشتر برای آرام کردن غولهایی است که در ذهن یک نویسنده وجود دارد و او را به پرسش وادار میکند؛ ممکن است به پاسخ رسیده باشد یا امکان دارد که به جوابی دست پیدا نکرده باشد اما در آن مقطع سنی و تجربی حاصل مواجههام با تاریخ است؛ نسبت خودم با تاریخ.
وی در معرفی هرچه بیشتر «من شیرین نیستم، اناری خون لبهایم را گزیده است» تشریح کرد: مهمترین عامل برای نگارش این اثر شک و تردید بود. برای اینکه شک همیشه مسیر زندگی آدمی را دچار تلاطم میکند و ذهن آدمی را خراش میدهد و خلقکننده کابوس برای افراد میشود. شک و تردید همیشه یا موجب سیاهی روح و روان آدم بودهاند یا باعث ارتقای ذهن و روح آدمی؛ و جدال بین آنها باعث سقوط و اوج گرفتن میشود. کاراکترهای محبوب نویسندگان، افرادی دارای شک و تردید هستند.
وجه اشتراک نمایشنامهها
وی افزود: وجه اشتراک 4 نمایشنامه، تردید نسبت به کاری که افراد انجام میدهند و تلاش برای رسیدن به آگاهی و یقین است. این سوالها که آیا راهی که پا در آن گذاشتهایم یا فکری که داریم یا زندگی که داریم در راستای آنچه میخواهیم است یا نه ؟ یا زندگیمان در مسیر آرامشی که میخواهیم است یا نه؟ اینها سوالات مشترک چهار نمایشنامه کتاب «من شیرین نیستم، اناری خون لبهایم را گزیده است» هستند.
اکبرنژاد درباره اجرای این متون نمایشی اظهار کرد: از بین چهار نمایشنامه آمده در کتاب، سه نمایشنامه «بهشت روی اقیانوس»، «حقیقت دارد تو را در خواب بوسیدهام» و «آخ اگه بارون بزنه!» روی صحنه اجرا شدهاند و این قابلیت را دارند که مجددا اجرا شوند ولی باید زمان و شرایط آن فراهم شود.
وی ادامه داد: به نظر من در حال حاضر خیلی شرایط لازم برای اجرا مهیا نیست و بیشتر خواندن آن اهمیت بیشتری دارد.
کتاب، پاسخگوی دغدغه مخاطب
این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر تاکید کرد: به نظرم در وضعیت کنونی، تئاتر به خوبی نمیتواند دغدغههای ذهن مخاطب را پاسخ دهد و در مقابل، کتاب به لحاظ فیزیکی بیشتر میتواند مواجهه خواننده با متن مشخص در قالب نمایشنامه، رمان یا داستان کوتاه باشد و ذهن پرسشگر مخاطب را درمان کند و پاسخ بهتری به او ارائه کند.
وی همچنین افزود: به نظرم اکنون در مقطعی هستیم که آدمها یک بار دیگر در حال مطرح کردن این پرسشها هستند که نسبت من با تاریخ بویژه تاریخ مذهبی چیست؟ من سعی کردم در چهار نمایشنامه به این پرسشها بپردازم بنابراین از این بابت مخاطبی که خودش این درگیریها را دارد یا احتمال میدهد دچار چنین درگیریهایی شود برایش این کتاب قابل بررسی و جذاب است.
دغدغههای معاصر
اکبرنژاد درباره پروژه بعدی خود نیز بیان کرد: بیشتر در حال نوشتن رمان هستم و دو نمایشنامه دیگر دارم که آماده چاپ است. این آثار دغدغههای معاصر را در بر میگیرد و درباره انسانهایی است که با پرسشهای اخلاقی مواجه هستند.
وی در پایان همچنین گفت: این اثر را هنوز به هیچ انتشاراتی ارائه نکردهام چراکه چندان وضعیت انتشار نمایشنامه مساعد نیست.
انتهای پیام/
نظر شما