۱۴۰۱.۱۱.۳۰

کامران پارسی‌نژاد (از استادان پروژه «باغ رمان ایرانی»)- بر اهالي‌ قلم و صاحبان اندیشه پوشیده نیست كه‌ داستان‌نویسان صاحب‌نام، با تجربه و توانمند، بی آنکه مخاطب به راحتی متوجه زیر ساخت‌ها و درونمایه‌های نهفته در آثارشان بشود قادر هستند ساحت هستی را با تمام ابعاد و زیر و بم‌هایش به تصویر بکشند، از منظری متفاوت واکاوی کنند و در لایه‌های پنهان آثار خود به بوته نقد بسپارند. از سویی اسکلت‌بندی و ساختار داستان هم این قابلیت را دارد که انبوهی از تجارب، باورها و حس‌های درونی انسان را مطرح کند و از منظر جامعه‌شناسی، هستی‌شناسی، روان‌شناسی، فلسفی، علوم دینی، تاریخی و... مسائل پیرامون انسان و جهان پیرامونش را ارزیابی کند. تجربه سی ساله این‌جانب در حوزه داستان‌نویسی، نقد ادبی و آموزش شیوه‌های داستان‌نویسی در مراکز مختلف ادبی ثابت می‌کند که نويسنده‌ داستان‌ بايد در درجه اول نسبت‌ به‌ مسائل پیرامونش بي‌تفاوت‌ نباشد، و تا آنجا كه‌ در توان‌ دارد، در شناخت‌ جهان‌ پيرامونش‌ تلاش کند. و این کار میسر نمی‌شود مگر که داستان‌نویس جدای فراگیری شگردهای داستان‌نویسی، سازه‌های داستانی و قوام‌بخشی به نثر ادبی خود از دانش سایر رشته‌های علوم انسانی چون تاریخ، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فلسفه، هستی‌شناسی و... در حد قابل قبولی بهره‌مند شود. و این نباشد که گمان کند برای خلق رمان صرفاً باید مشاهدات خود و احیاناً تجارب دیگران را نشان دهد. بسیاری گمان می‌کنند داستان و رمان صرفاً وسیله‌ای برای سرگرمی و وقت‌گذرانی است. در طی سالیان متمادی که به هنرجویان داستان‌نویسی تدریس کردم همواره بر این مسأله تأکید ورزیده‌ام که لذت‌بردن از مطالعه رمان، یکی از اهداف است. در هنگام داستان‌خوانی فرد می‌تواند به داده‌ها و اطلاعات مهم و کم‌نظیری دست یابد که حتی باعث تحولات بنیادین در زندگی‌اش شود. رمان‌خوان‌های حرفه‌ای به دلیل مواجه‌شدن با انبوهی از رویدادها، شخصیت‌های داستانی و بن‌مایه‌های تأثیرگذار قادر خواهند بود تا در زندگی به موفقعیت‌های چشمگیری دست یابند، به انسان شناسان تمام عیار مبدل بشوند و حتی آینده را پیش‌گویی کنند؛ چرا که نظام درونی داستان بر پایه روابط علت و معلولی است و هیچ حادثه‌ای بدون دلیل و بر پایه شانس در داستان ایجاد نمی‌شود. بر همین اساس نویسنده و داستان‌خوان حرفه‌ای تا حد زیادی می‌تواند براساس روابط علی حاکم بر جهان هستی سرنوشت ملل، اقوام و مردم را پیش‌گویی کند. به یاد دارم حوالی سال 75 بود که مرحوم نادر ابراهیمی برایم خاطره‌ای از هنگام نگارش رمان ارزشمندش «آتش بدون دود» تعریف کرد. او گفت من به شدت شخصیت «گلن اوجا» را دوست داشتم. و قصد داشتم در طول داستان صدمه‌ای به او نرسد؛ اما نظام حاکم بر داستان به‌گونه‌ای پیش رفت تا منِ نویسنده مجبور شدم او را از میان ببرم. نادر ابراهیمی به من گفت شبی که مرگ «گلن اوجا» را رقم زدم تا صبح گریستم. بر این اساس گاه قوانین ریاضی حاکم بر داستان، نویسنده را مجاب می‌کند تا بر خلاف خواسته قلبی خود سرنوشت انسان‌ها را تغییر بدهد. من همواره بر این مسأله در دوره‌های داستان‌نویسی خود تأکید کرده‌ام که دغدغه اصلی نویسنده باید کشف و رصد حقایق زندگی و دوری جستن از انواع فنون سفسطه‌بازی و تحریف حقایق باشد. در واقع آزاداندیشی لازمه کار نویسنده است. آن‌چنان که تعدادی از هنرجویان من در دوره چهار ساله‌ای که در فرهنگسرای بهمن با من گذراندند بر خلاف نظر من که پایبند مخالف شیوه داستان‌نویسی پست‌مدرن - آن‌هم با آن نوع سبک گرته‌برداری از ادبیات غرب- هستم «انجمن ادبی واو » را که بر پایه ادبیات پست‌مدرن بود راه‌اندازی کردند و با تلاش بسیار «جایزه ادبی واو» را هم برگزار کردند. چیزی که در این میان مهم است، داشتن استقلال فکری است بدون آنکه نویسنده و داستان‌خوان بخواهد خود را دچار مشکل خط‌کشی‌ها و برچسب‌زنی‌ها کند. به یاد دارم در یکی از جشنواره ادبی هوادار جریان‌های خاص فکری، یک اثر ارزشمند که در حوزه هنری منتشر شده بود توسط داوری برای مطالعه پیشنهاد شد؛ اما داوری دیگر دستمال کاغذی برداشت و اثر را در سطل زباله انداخت و گفت اثر داوری و رد شد. هر اثر بعد از خلق‌شدن به گروه خاص فکری و یا حتی خود نویسنده تعلق ندارد و برای خود، هویت مستقل دارد. اگر معتقد به نظام دموکراسی باشیم نباید تنها به شعار دادن بسنده کنیم و در عمل خود تحت تأثیر حاکمیت جریان‌های یک‌سویه‌نگر باشیم. نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است طرح تجارب ارزشمند بشر در بستر رمان است. در هنگام مطالعه داستان، انسان‌ به‌ دليل‌ روبه‌رو شدن‌ با شخصيت‌ها و حوادث‌ گوناگون‌، بدون‌ آنكه‌ خود با شكست‌ مواجه‌ شود، تجربه‌اندوزي‌ مي‌كند. معمولاً انسان تجارب خود را در اثر تحمل شکست و گذران عمر به‌دست می‌آورد. برای همین است که همواره به هنرجویان داستان‌نویس تأکید می‌کنم که خود را تنها به تجارب فردی یا تخیلات خود محدود نکنند. از آنجایی که میزان تأثیرگذاری ادبیات داستانی بسیار زیاد است، بسیاری از متخصصان علوم انسانی چون یوستین گوردر، میلان کوندرا، کاترین کلمان... از هنر داستان‌نویسی برای طرح مباحث علمی خود استفاده کرده‌اند. در واقع آنان فیلسوف، روان‌شناس یا دین‌شناسی بودند که به جای خلق آثار تخصصی داستان‌نویسی را فراگرفتند تا بتوانند بهتر با مخاطبان خود رابطه برقرار کنند. باید به این مسأله هم توجه داشت که داستان‌خوان حرفه‌ای به‌تدریج خود به انسان‌شناس زیردستی تبدیل می‌شود و لازمه کار این است که نویسنده خود در گذر زمان به توانمندی لازم برای شناخت انسان برسد. از آنجایی که سالیان متوالی داوری جشنواره‌های مختلف ادبی را بر عهده داشته‌ام، شاهد ظهور نویسندگان توانمند با ذهنیت‌های نو در شهرستان‌ها بوده‌ام. این نشان می‌دهد که برای دست یازیدن به موفقیت تنها امکانات شهر‌های بزرگ کافی نیست، بلکه با همت و تلاش می‌توان به قله رفیع ادبیات داستانی رسید.   «باغ رمان ایرانی»‌ پروژه‌ای ملّی است که توسط مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری اجرا می‌شود. در این پروژه فرصتی فراهم شده تا 44 داستان‌نویس مستعدی که کمتر فرصت بروز استعداد به آن‌ها داده شده، زیر نظر 20 استاد داستان‌نویسی به خلق آثار ارزشمند بپردازند. علاقه‌مندان برای شرکت در این دوره، می‌توانند «طرح رمان» خود را با موضوعات آداب و رسوم محلی، تاریخ و اعتقادات ملّی، هویت و خانوادة ایرانی به همراه «سوابق ادبی» تا 20 اسفند 1401 به نشانی bagheroman44@gmail.com بفرستند. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره 02191088477 تماس بگیرید. انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha