سی و نهمین نشست آینهبندان با موضوع نقد و بررسی کتاب «سلمان ما» با حضور علی اصغر عزتی پاک (منتقد) رضا کاشانی اسدی (نویسنده)، حسین نوشآبادی، نماینده مجلس شورای اسلامی، محمدرضا شرفی خبوشان مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری و تیمور آقا محمدی (کارشناس مجری)، در سالن صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، رضا کاشانی اسدی، نویسنده کتاب «سلمان ما» در ابتدای این جلسه به دو آیه قرآن اشاره کرد که جایگاه حضرت سلمان را تشریح می کرد و با بیان اینکه، افراد کمی در جامعه ما سلمان فارسی را می شناسند، گفت: این شخصیت، یک شخصیت طراز انسانی است که میتواند الگوی ما برای تعالی و رشد باشد. نویسنده کتاب «سلمان ما» شخصیت سلمان را عنصر حق گرایی دانست که علاوه بر تیزهوشی و جسارت، دارای پشتکار عجیبی بود و علم لدنی داشته است.
کاشانی اسدی همچنین در بخش دیگری از سخنانش به پیشگویی های بزرگ و مژدههایی که سلمان برای ایرانیان داشته اشاره کرد و وجوه شخصیتی وی را عامل اصلی علاقهمندی خود برای پژوهش درباره سلمان فارسی معرفی کرد.
در ادامه این نشست علی اصغر عزتی پاک، منتقد، به ضرورت پرداختن به شخصیتهای ایرانی با هدف ترویج فرهنگ اشاره کرد و افزود: پرداختن به شخصیت سلمان برای ما اهمیت بسیار زیادی دارد، چراکه به واسطه این شخصیت نسبت ایرانیان با اسلام عمیق تر و ریشه دارتر می شود.
وی ادامه داد: در ادبیات به این موضوع کمتر پرداخته شده و ما باید به هر آنچه که نسبت ما را با پیامبر و صدر اسلام و فرآیند پیشرفت اسلام و تشیع و تجلی آن، روشنتر می کند، تاکید کنیم؛ چراکه فارغ بودن از این ماجرا شاید چندان برای ما خوب نباشد.
این منتقد، شخصیت سلمان را یک آرمانگرای جستجوگر معرفی کرد که پتانسیل و ظرفیت خوبی برای داستاننویسی و فیلمسازی دارد و سپس درباره کتاب «سلمان ما» گفت: در این داستان، نویسنده به دنبال شخصیت میافتد و با او وارد فضاهای متفاوتی میشود و جغرافیاهای متعددی چون شام و ... را تجربه می کند تا به مدینه میرسد. ما در این داستان یک سفر انفسی داریم که مهم است اما شیوه پرداخت داستان، جای تامل بیشتری داشت؛ اگرچه خالی از تامل نیست و صرفا انتظار من بیشتر از این میزان است؛ چراکه ما در جاهایی، خلوت سلمان و گفتگوهایش با خود یا دوستانش را میبینیم و بر همین اساس هم باید گفت که نویسنده، سفر آفاقی را خوب کار کرده و در سفر انفسی آنچه لازم بوده را گفته ولی در قالب داستان نیاز به پرداخت بیشتری بود.
عزتی در بخش دیگری از نشست به این نکته اشاره کرد که کتاب از نظر وی باید هم جذاب باشد و هم زیباییهایی در جهان خود خلق کند که خواننده در پایان آن، هم از خواندنش لذت برده باشد و هم اندوختهای عایدش شود.
وی یکی از نقاط قوت «سلمان ما» را تنوع شخصیت های داستان معرفی کرد و افزود: زاویه دیدهایی در این کتاب روایت می شود که از چشم مادر، دوست سلمان و فردی در کلیسا است؛ یعنی داستان از چشم سلمان است و در برخی فصل ها از چشم اطرافیان سلمان روایت می شود و این باعث جذابیت داستان و تنوع مطلوبی شده است؛ اگرچه وقتی ما در یک قصه از شخصیت دیگر برای روایت استفاده میکنیم، آن شخصیتها ماندگار هستند و این در حالی است که در «سلمان ما» این شخصیت ها ماندگاری در قصه ندارند یعنی فردی که در شام است، در شام باقی میماند .
این منتقد پرداختن به انگیزه سلمان را در قالب داستان از دیگر امتیازهای «سلمان ما» معرفی کرد و گفت: سلمان بارها میگوید که به دنبال حقیقت است. این انگیزه مهم است و به نظرمن گوهر کار با اشاره به این هدف به خوبی نمایان شده است.
وی همچنین خطاب به کاشانی اسدی اظهار کرد: شما سلمان را به عنوان یک شخصیت تاریخی که به دنبال حقیقت است، تا رسیدن به پیامبر معرفی کردهاید و بعد قصه را به پایان رساندهاید؛ در حالیکه باید صفر تا صد یک شخصیت تاریخی تا جایی که به حقیقت و توحید میرسد، ادامه پیدا میکرد.
عزتی در ادامه تاکید کرد: اگر قرار باشد داستان خودبسنده باشد، یعنی یک مخاطب غیرایرانی بخواند، باید به سوال هایی که برای او پیش میآید هم پاسخ دهد چراکه سلمان بعد از پیامبر برای ما سلمان میشود.
وی درباره فضا و زمان داستان «سلمان ما» تشریح کرد: وقتی داستان میگوییم می توانیم جنبههایی که احتمال وجودش بوده را برای جذابیت بیشتر قصه به آن بیفزاییم و در داستان «سلمان ما» جای عشق را خیلی خالی میبینیم که اگر در داستان میبود میتوانست بخشی از خلوت سلمان و حفرههای داستان را پر کند.
این منتقد گفت: نویسنده در این اثر تا حدودی هفت خوانوار عمل کرده، یعنی سعی کرده یکسری مراحل در زندگی سلمان باشد تا به آنچه پیش روی او است، برسد که همه اینها وقت و تلاش زیادی میگیرد. من به عنوان منتقد می گویم این داستان را زیبا کرده است.
وی بیان کرد: زبان داستان باید کمی آرکائیک می شد چون زبان از عناصر فضاساز در داستان است و باید کمی به امکانات آن روزگار اشاره می کرد. همچنین ادبیات باید کهن تر میشد و الفاظ و اصطلاحات به فضاسازی داستان کمک می کرد.
این منتقد در بخش دیگری از سخنانش به پایان داستان اشاره کرد و گفت: به پایان قصه خیلی فکر شده که درست است. جایی که سلمان قرار است 300 اصله نخل بکارد، به نوعی رستاخیزی دلنشین و دوست داشتنی است که آدم ها جمع شدهاند درخت بکارند برای نجات ایمان و زندگی یک فرد. این مکان از هر زاویه ربط مستقیم و به دور از هر شعار به محتوای داستان دارد.
در ادامه این نشست، حسین نوشآبادی نماینده مردم ورامین در مجلس شورای اسلامی که به عنوان میهمان این جلسه حضور داشت گفت: ما معتقدیم طرح موضوع سلمان در قالب کتاب یا فیلم کار بسیار حیاتی و ارزشمند است. در این مقطع زمانی که در معرض هجوم افکار مسموم هستیم وافراد قصد وانمود کردن این را دارند که اسلام به ایران تحمیل شده و با شناخت کافی همراه نبوده، معرفی چنین شخصیتی میتواند افکار انحرافی را بشکند.
وی معرفی سلمان را معرفی هویت اسلامی- ایرانی دانست و افزود: یک ایرانی هجرت می کند و به نقطهای میرسد که دنبالش بوده و به منزلت و جایگاه مشاور پیامبر دست پیدا می کند. وی در آن زمان که تعصبات عربی حاکم بوده با حفظ هویت ایرانی اسلامی خود، به موقعیت ممتاز میرسد. در حقیقت سلمانی که از او تمجید میکنیم فقط یک مومن، عارف و سالک نیست بلکه یک سیاستمدار و یک مدیر مدبر است که حاکم مدائن می شود و مدیر انقلاب جهادی را در مدینه به رخ میکشد و بحث وحدت اسلامی نیز با این اقدام او معنا پیدا می کند.
این نماینده مجلس گفت: سلمان یک شخصیت فرهنگی، اعتقادی و مدیریتی است که می تواند الگوی تمام نمایی برای عصر حاضر شود.
محمدرضا شرفی خبوشان نیز در پایان این نشست، گفتن از سلمان را گفتن از امنیت ملی و ایجاد هویتی برای ایران اسلامی دانست.
انتهای پیام/
نظر شما