نشست «نگاهی به ادب کلامی و رویدادهای اجتماعی اخیر» با سخنرانی دکتر زهرا ابوالحسنی چیمه، دانشیار پژوهشکده سمت، مدرس دانشگاه، پژوهشگر زبانشناسی و آموزش زبان فارسی، پنجشنبه 19 آبان و در گام سوم همایش هویت زبانی ناآرامی به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، دکتر زهرا ابوالحسنی چیمه در ابتدا ضمن اشاره به ضرورت کاربردی کردن حوزه زبانشناسی در تحلیل مسائل اجتماعی، کلیدی ترین اصطلاح در حوزه فرهنگ را ادب عنوان کرد و گفت: در تعریف ادب، در دل چهارچوب فرهنگ عمل میکنیم و ادب در این حوزه بسیار تعیین کننده است.
وی ادامه داد: دراین خصوص چهار نظرگاه وجود دارد؛ اولی ادب را در دل هنجار اجتماعی، دومی در قالب ماکسیمهای ارتباط، سومی با دیدگاه حفظ وجهه، و چهارمین نظرگاه به ادب به عنوان امری قراردادی- ارتباطی مینگرد.
زهرا ابوالحسنی چیمه در ادامه با اشاره به اینکه هنجارها میتوانند صریح یا پوشیده باشند، به بحث ادب از نظرگاه هنجاری پرداخت و خاطرنشان کرد: در این دیدگاه دو عامل «رفتار جایگاه آگاه» و «نجابت و اخلاقیات» مطرح است. نجابت و اخلاقیات به شما اجازه نمیدهد که از ادب به هر صورت که دوست دارید استفاده کنید. بخشی از نسل دهه هشتاد به این سو از فرهنگ غرب الگو گرفته و در کلام خود به هنجارها چندان اهمیت نمیدهند.
وی در این باره خاطرنشان کرد: اینکه برخی به این نسل به خاطر صراحت در ابراز عقاید و نظر غبطه میخورند، امری مثبت است اما در این خصوص باید نجابت و اخلاقیات رعایت شود و کلمات ناخوشایند و منفی بهتر است در قالب هنجارها ارائه کرد. اگر قرار است حرفی زده شود، باید در قالب رفتار مؤدبانه و ارتباطی نرم و بدون اصطکاک ارائه شود.
این پژوهشگر زبانشناسی به دومین دیدگاه دربارۀ ادب با عنوان حفظ وجهه پرداخت و گفت: در این خصوص چند نظریه مطرح شده که نتیجهشان همسوست. پل گرایس، فیلسوف و تحلیلگر زبان انگلیسی، اصل همکاری خود را بر چهار ستون استوار میکند. در این دیدگاه باید چهار عنصر کمیت، کیفیت، روش و ارتباط در مکالمه رعایت شوند. در کمیت، بهاندازهبودن کلام مورد تاکید است و در کیفیت محتوای کلام و مناسب فرهنگ بودن و در روش یا شیوه، چگونگی گفتگو مد نظر است که کلام اثرگذار باشد و در بحث ارتباط هم، رسانه که حملکنندۀ زبان است و به پیام اضافه میکند، مورد تأکید است و بنابراین، انتخاب رسانه مهم است.
این استاد دانشگاه سپس با اشاره به بحث کمیت و کیفیت در حوزۀ ادب، با استناد به نظر «جفری لیچ» که باید حقایق بیادبانه را به حداقل و حقایق مؤدبانه را به حداکثر رساند، گفت: ما در ارتباطات زبانی خودمان باید شش قاعده را رعایت کنیم: تدبیر، سخاوت، تأیید، تواضع، توافق و همدردی. یعنی زبان من باید در امر ارتباط به گونهای باشد که همۀ این ویژگیها یا برخی از آنها را که لازم است در خود داشته باشد. البته این به معنای این نیست که ما در ارتباط خودمان فقط حرفشنوی و توافق داشته باشیم و هرچه طرف مقابل بگوید مورد تأیید باشد؛ بلکه در مدیریتهای نقدگونه، نقد ما باید همراه با عناصری تلطیفکننده باشد تا نقد اثر کند و به کارگیری این عناصر برای هر دو طرف مذاکره مورد نیاز است. درواقع، در هر رابطۀ زبانی باید تدبیر داشته باشیم و کلام را مدیریت کنیم. اینکه حرفم را در کجا و به چه صورت بزنم و در قالب چه متنی بزنم. چون زبان در بافتی متنی اتفاق میافتد. آیا باید مقدمهچینی کنم یا سریع سر اصل مطلب بروم. این بافت است که به من کمک میکند کلامم را چگونه تدبیر کنم تا بهترین اثر را در طرف مقابل بگذارد. وی دربارۀ عنصر سخاوت هم گفت: باید سخاوت داشته باشم. یعنی این ظرفیت را داشته باشم که اگر موافق حرفی نیستم، باید شنوندگی و بخشندگی داشته باشم و این در مذاکرات اجتماعی بسیار مؤثر است و اگر روحیهای پذیرا داشته باشیم، بعضی از نقدها، اعتراضها و شعارها را راحتتر میتوانیم هضم کنیم.
وی با اشاره به اینکه نباید در جواب هر شعار، شعر و ترانهای مشابه بسازیم خاطرنشان کرد: این قالبها، از نظر من قالبهای بیادبانه تلقی میشود که به تعبیر عامیانهاش نوعی لجبازی اجتماعی است. بنابراین، برای پرهیز از این لجبازی، باید سخاوت کلامی داشت. یعنی اگر میشنویم ترانهای منتشرشده که در آن اعتراضی نهفته است، نباید با آن ترانه شوخی کنیم. درواقع، آن ترانه ایدهای را مطرح میکند که میتواند نقد، اعتراض یا همراهی باشد و اگر طرف مقابل در این میان، تدبیر و سخاوت نداشته باشد، متأسفانه این ارتباط، به ارتباطی ناهنجار کشیده خواهد شد. باید تا جایی که بتوانیم، ارتباطات همسو ر ا برجسته کنیم تا بتوانیم حرف خود را بر کرسی بنشانیم.
این استاد دانشگاه در ادامه، چگونگی مواجهه حضرت ابراهیم (ع) با قوم ستارهپرست را نمونهای عالی از استدلال در قالب ادب کلامی عنوان کرد و ادامه داد: اولین قضیه در بحث استدلال، همراهی است و سپس استدلال را میآوریم. تأیید و توافق کلامی، فقط یک واژه است اما بسیار درمانکننده است. کلام میتواند نوازشگر، تأییدکننده و همراهکننده باشد و میتواند آدمها را آرام کند.
وی در ادامه با اشاره به گفتهای از لیچ، مبنی بر اینکه هر فرهنگی میتواند در خصیصهای سرآمد باشد گفت: ما فرهنگ تواضع کلامی را در ژاپنیها، نسبت به فرهنگ غربی آمریکایی، بیشتر میبینیم. یا فرهنگ تدبیر را حداقل در فرهنگ کلامی قدیمی ایرانی زیاد میبینیم که میتوان به سخنان سعدی در گلستان مانند «در آداب صحبت» اشاره کرد. بنابراین، فرهنگها نسبت به هرکدام از قواعد زبانی ممکن است موضعهای ویژهای بگیرند که برجستهشدن این ابعاد در یک فرهنگ، باعث میشود که ما آن فرهنگ را در آن عنوان شاخص بدانیم.
این زبان شناس به ترکیب شدن نظرات لیچ و گرایس توسط روبین لیکاف، زبانشناس اجتماعی اشراه کرد و افزود: لیکاف با ترکیب این نظریه به دو دانش کاربردی میرسد که صریح و ساده این دو دانش این است: 1. روشن صحبت کن 2. مؤدب باش. روشن صحبت کن، یعنی با طعنه، کنایه و پوشیده و در قالبهای مبهم حرف نزن و دقیق بگو که چه میخواهی. البته روشن صحبت کردن با گستاخی و بیادبی متفاوت است. این زبانشناس درخصوص مؤدببودن سه قاعده را مطرح میکند: تحمیل نکردن، حق انتخاب دادن و ایجاد حس خوب در طرف مقابل.
وی در ادامه با اشاره به نظرگاه قرارداد- ارتباطی، به مجموعهای از حقوق و تعهدات در هر مذاکرهای خاطرنشان کرد: این مجموعه، برخی انتظارات را ایجاد میکند و رابطه هم در مقابل آنها شکل میگیرد و پاسخدادن به این انتظارات هم ادب است.
وی در این باره ادامه داد: شما وقتی عصبانی میشوید که آن انتظارات محقق نشود. در این میان، با واکنشهایی که داریم، میتوانیم طرف مقابل را به مذاکره وادار کنیم و اگر موفق نشویم که این مکالمه صورت گیرد، آن ارتباط فرو خواهد پاشید.
دکتر زهرا ابوالحسنی چیمه در ادامه به توضیح نظریۀ وجهه پرداخت و آن را به وجهۀ منفی و مثبت تقسیم کرد و گفت: فرد با توجه به تصوری که از خود دارد و همچنین با توجه به نیاز اجتماعی، دو نیرو ایجاد میکند که در بافتهایی وجهۀ منفی نیرو میگیرد و در یکجایی وجهۀ مثبت. بنابراین حفظ وجهه با عقلانیت نیز همراه است و فقط بعد عاطفی آن در کار نیست. از این رو، احترامگذاشتن به جایگاه افراد با وجهۀ منفی استقلالطلبانه بسیار مهم است و برای ایجاد یک ارتباط تعاملی موفق، باید از آنچه به وجهۀ منفی یا مثبت افراد آسیب میزند جلوگیری کرد.
وی در ادامه به بحث تهدید وجهه پرداخت و یکی از موارد مهم در این زمینه را عذرخواهی عنوان کرد و گفت: باید شجاعت عذرخواهی داشته باشیم؛ ولی عذرخواهی در فرهنگ ما برعکس فرهنگ غربی، یکی از جایگاههای تهدید وجهه است. متأسفانه برخی مسئولان ما عذرخواهی بلد نیستند و آن را نوعی عقبنشینی میپندارند. درواقع، اگر بلد بودند، بعضی اتفاقات نمیافتاد چون عذرخواهی کردن باعث پایین آمدن تبوتابهای اجتماعی میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به نظریهای از «براون ولوینسون» مبنی بر به حداقل رسانیدن کنشهای تهدیدی در کلام و سعی برای ایجاد زمینۀ پذیرش در طرف مقابل متذکر شد: دیدهشدن این امر در رفتار دولتمردانمان بسیار ضروری است. وی ادامه داد: جمع بستن همه افراد معترض و به کار بردن واژههایی همچون اغتشاشگر، فتنه گر و فریبخورده، برای برخی دانشجویان و مردم معترضی که با اغتشاشگران واقعی همسو نیستند، باعث تهدید وجهه میشود و بنابراین، بهتر است استفاده از واژگان منفی و تهدیدآمیز برای مردم عادی حذف شود. کارکرد ادب مثبت، ایجاد صمیمیت است و اگر در فضایی غیر از این صورت گیرد، مسلماً تهدید وجهه خواهد بود. در مقابل نیز توسل افراد معترض به شعارهای رکیک میتواند بسیار آسیبزننده و باعث شنیدهنشدن شود.
این زبانشناس، ادب و احترام را دو مؤلفۀ جدی در کنار هم پنداشت و سپس به نظریه بیادبی میک کالپپر که برخلاف نظریۀ ادب است، اشاره کرد و گفت: بیادبی، بالأخره به عنوان یک کنش اجتماعی اتفاق میافتد و جاهایی مجبوریم بیادب شویم. ابوالحسنی گفت: این دانشمند میگوید بیادبی کلامی، نشانگر نگرش منفی در برابر رفتارهای خاص است که این رفتار در تعارض با من به عنوان یک فرد است. پس من به عنوان یک فرد تصمیمگیرنده باید به جای جبههگرفتن، به پیداکردن ریشۀ بیادبیها بپردازم چون جبههگیری به بیادبی مفرط میانجامد.
وی افزود: با انجام رفتار بیادبانه، ممکن است با فحش و نفرین هم مواجه شویم که این به هنگام حمله به وجهه صورت میگیرد.
وی در ادامه با تقسیمکردن بیادبی به بیادبی ذاتی و کاذب خاطرنشان کرد: بیادبی کاذب آن است که شما قصد بیادبی به طرف را ندارید ولی بیادبی ذاتی عامدانه است.
دکتر ابوالحسنی چیمه، نادیدهانگاشتن، ندیدن و بیمحلی را نوعی بیادبی تلقی و تصریح کرد: همین که دیده نمیشوی، مورد بیادبی قرار گرفتهای و حتی نبود همدردی هم نوعی بیادبی است.
دانشیار پژوهشکده سمت، آسیب رساندن به وجهۀ سلبی طرف را بیادبی منفی عنوان کرد و گفت: باید از رفتار نژادپرستانه در قالب جُک و همصفتکردن پرهیز کرد و افراد بخصوص در موضع قدرت نباید از طعنه و استعاره استفاده کنند و حتی سکوت هم نوعی بیادبی است.
دکتر ابوالحسنی چیمه در پایان سخنانش، زبان را ابزاری برای شکلگیری ارتباطات درست اجتماعی عنوان کرد و کشاندن بحثهای علمی و آکادمیک زبانشناسی به سطح جامعه را بسیار ضروری دانست.
در ادامه مهدی صالحی، کارشناس و مجری این نشست، دیدهشدن بسیاری از این مسائل را در رفتار مسئولان، نشاندهندۀ این دانست که حکمرانیمان نیازمند زبان است و تأکید کرد: باید بپذیریم که زبان در بحث حکمرانی قابل طرح و یکی از ابزارهای آن است.
وی خاطرنشان کرد: خیلی از ناآرامیها در حوزۀ زبان اتفاق افتاده و آتش زیر خاکستر را روشن کرده است.
صالحی ادامه داد: ما به ابراز یک همدردی همدلانه نیاز داریم که متأسفانه ابراز نشد و دادن امید نیز یکی دیگر از ابزارها در آرامکردن فضای ملتهب است؛ ولی انگار این ناآرامی دیده نمیشود.
صالحی در پایان این نشست اظهار کرد: ما در گام اول باید همدردی همدلانه بدون تحقیر ابراز کنیم. برخی رفتارها لجبازی طرف مقابل را برمیانگیزد؛ ولی ما حتی در معذرتخواهی هم داریم با گردنکلفتی معذرتخواهی میکنیم.
انتهای پیام/
نظر شما