نشست «کودک، تربیت و انیمیشن» از سلسله نشستهای حوزه هنری به مناسبت هفته ملی کودک برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، نشست «کودک، تربیت و انیمیشن» از سلسله نشستهای حوزه هنری به مناسبت هفته ملی کودک روز گذشته ۱۷ مهرماه با حضور افسانه نراقیزاده عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا و پرستو علیعسگرنجاد روزنامهنگار در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این نشست افسانه نراقیزاده ضمن مرور انیمیشنهای مهم جهان بیان کرد: از دورهای انیمیشنها شروع به انتقال پیامهای تربیتی کردند در کنارش اما پیامهای دیگری هم داشتند مثلا وقتی «سفیدبرفی» یا «سیندرلا» را نگاه میکنید، نقش ضعیف زن را میبینید. از دورهای به بعد هم کمپانیهای بزرگ انیمیشنسازی به برخی موضوعات پی بردند، مثلاً دیزنی برای اولینبار از یک روانشناس درخواست کرد که انیمیشنهایش را ببینید تا از نظر روانی تاثیر زیادی روی بچهها داشته باشد. در همین رابطه انیمیشن «درون بیرون» را مثال میزنم که روی حواس آدمها تاکید دارد، جالب است برخی از مشاوران تماشای این انیمیشن را به کسانی که هوش هیجانی پایینی دارند توصیه میکنند تا با درون خود آشنا شوند.
در ادامه پرستو علی عسگرنجاد نویسنده و روزنامهنگار بیان کرد: همیشه مسأله مناقشهبرانگیز در میان هنرمندان این بوده که آیا هنر برای هنر است یا هنر برای زندگی؟ کسانی که به مقوله هنر برای هنر قائل هستند، میگویند باید فارغ از درونمایه به هنر نگاه فرمی داشت، گروهی دیگر نیز هنر را به عنوان ابزاری برای انتقال پیام میبینند من اما طرفدار هیچکدام از این نظریهها نیستم بلکه به نظرم در این عصر، سادهانگارانه است که اگر تصور کنیم انیمیشن ابزار انتقال پیام نیست!
وی گفت: کمپانیهای انیمیشنسازی دلشان برای بچههای ما نسوخته بلکه درآمدزایی برای آنها مهم است گاهی این موضوع خودش را به شدت نشان میدهد و گاهی پنهان است. ضمن اینکه نسبت پررنگ و معناداری بین تربیت، انیمیشن و کودک برقرار است اما ما چه مواجههای با این نسبت داریم؟ گروهی همچنان بر این باورند که بخش سرگرمی بر عهده انیمیشن است و آن را به همین سطح تقلیل میدهند، گروهی دیگر اما به شکل افراطی انیمیشن را به مثابه بازوی تربیتی پررنگ میبینند، فکر میکنند اثر تربیتی خودشان ضعیف است و بار تربیتی را بر دوش انیمیشن میاندازند. در ذهن این گروه، انیمیشن آنقدر استادتمام است که بالاتر از والدین میایستد. بله من هم قبول دارم که همه چیز در جهان انیمیشنها بینظیر است، آنها استاد جذابی هستند و کسی منکر تاثیر آنها نیست اما این نگاه افراطی منجر به ترس در والدین میشود، این ترس آنها را به سمت ضعف میبرد و خودشان را در پله پایینتر از انیمیشن میبینند اما یک نقطه اعتدال در این میان این است که میتوانیم انیمیشنها را با تعقل، انتخاب و شناخت از فرزند خود برگزینیم؛ یعنی هم به عنوان ابزار تربیتی و هم به عنوان ابزار سرگرمی از آن استفاده کنیم به شرط اینکه انتخاب درست بر مبنای باورهای تربیتی خودمان داشته باشیم.
سپس نراقیزاده درباره مزایای تماشای انیمیشن گفت: سرگرمی و تفریح یکی از مزایای آن است اما در خیلی از انیمیشنها رد پای برخی مسایل را میبینیم که در جهان آنها ناشناخته است، مثلا به واسطه برخی انیمیشنها، کودکان با بحران مرگ والدین آشنا میشوند و نمیدانند با این بحران چگونه پیش بروند، یا پایان خوب یکی از مسایل است که در همه انیمیشنها وجود دارد در حالی که دنیای واقعی اینچنین نیست از سوی دیگر در انیمیشنها مرز بین دنیای واقعی و خیالی مشخص نیست. به عهده گرفتن آموزش اخلاق و نشان دادن مرز بین درست و غلط هم همواره در انیمیشنها وجود دارد اما چه کسی عهدهدار آموزش اخلاق به کودکان است؟ مسأله اصلی این است که اگر از انیمیشن یا قصهها صرفاً به عنوان ابزار تربیتی استفاده کنیم، مشکلساز میشود چون باید نقش والدین در تربیت پررنگ باشد.
علیعسگرنجاد هم در این رابطه مطرح کرد: به نظرم وزنه فرصت و دستاورد مثبت در انیمیشن بیشتر از جنبههای منفی آن است، انیمیشنها جهانی را برای بچههای ما خلق میکنند که بدون آن چیزی از ما کم میشود اما خیلی مهم است که قواعد زیستن در این جهان تصویری را بلد باشیم به تبع بدون شناختن آن به خودمان آسیب میزنیم. ضمن اینکه این خانواده است که مشخص میکند انیمیشن چه مزایا و معایبی دارد پس اگر اثری به میزان ۶۵ درصد محتوای خوب دارد باید مادر در کنار کودک به تماشای آن انیمیشن بنشنید تا از آن میزان محتوای خوب چشمپوشی نکند.
وی اظهار کرد: انجمن تصاویر متحرک آمریکا کارش این است که برای انیمیشنهای دنیا ردهبندی سنی کند.
انتهای پیام/
نظر شما