بهزاد گرانمایه می گوید به طور اتفاقی در یک شب شعر در اردبیل با مجید عصری آشنا شدم و این دوستی روز به روز عمیقتر شد الحمدلله و کارهای نسبتا زیادی با هم انجام دادیم که موقعیت مهدی یکی از آنهاست.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، بهزاد گرانمایه شاعر اردبیلی که شعر تیتراژ فیلم سینمایی موقعیت مهدی را نیز سروده است، درباره فعالیت ها و حضورش در این پروژه سخن گفت.
خودتان را معرفی کنید و دربارهی زمینهی فعالیتتان توضیح بدهید؟
بهزاد گرانمایهام و شاعر؛ نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. سابقه ورودم به دنیای شعر و همچنین موسیقی از دوران خردسالی در خانواده اتفاق افتاد و نزدیک 15 سال هست که به طور حرفهای و جدی سرودن شعر رو آغاز کردم و در خدمتتان هستم.
گرایشتان به موسیقی و نوشتن ترانه و تصنیف از کی شروع شد؟
از خردسالی و قبل از شروع به شعر، بنده با موسیقی آشنا و عجین شدم. این باعث شد که همیشه یکی از دغدغههای اصلی زندگیم موسیقی باشه و این دغدغه به شعر هم سرایت کرد و مشتاق به همکاری با بچههای موسیقی بودم که به طور اتفاقی در یک شب شعر در اردبیل با مجید عصری آشنا شدم و این دوستی روز به روز عمیقتر شد الحمدلله و کارهای نسبتا زیادی با هم انجام دادیم که موقعیت مهدی یکی از آنهاست.
پس بهجز موقعیت مهدی همکاریهای دیگری هم داشتید؟
بله با مجید طی این چند سال کارهای مختلفی را انجام دادیم. یکی از آنها ترانهای هست با نام «سئوگی نغمهسی»، یا شعر یک تصنیف در دستگاه شور را که مجید میخواست احیا کنه در موسیقی موغام اما شعرش به زبان فارسی خوانده شده بود را نوشتم و کارهای مختلف دیگه.
کار «موقعیت مهدی» از کجا کلید خورد؟
یک روز مجید بهم زنگ زد و این کار را پیشنهاد داد. من رفتم یکم در مورد فیلم تحقیق کردم و چند تا فاکتور باعث شد که با اشتیاق این کار را قبول کنم.
اول این که به زبان ترکی بود و من همیشه دنبال راهی بودم و هستم که دینم را به زبان مادریم ادا کنم و شاید این یکی از بهترین راهها بود. دوم اینکه تفکر مجید، تلاش مجید و دوستی با مجید برام قابل احترامه و باور دارم که مجید تن به کاری نمیدهد که باعث آسیب به خط قرمزهایش و تفکرش بشه. سوم خود آقای حجازیفر بود که در فیلم آتابای و حواشی اون تعهد و تفکرش بحقش رو ثابت کردهبود و برایم ارزشمند بود که در کارش سهیم باشم و چهارم شخصیت مهدی باکری و مقام شهید بود که حسابش برای بنده از هر جناح و سیاست و ... جداست و شهید بما هو شهید مقدسه چون بالاترین مرتبهی عرفان کردار هست و شهید با کردار پای اعتقاداتش میایستد که وطنپرستی و عقیده و شرف و عزتشه.
بریم سراغ شعر موقعیت مهدی. این شعر چطور خلق شد؟
قبل جواب دادن به سوال شما باید عرض کنم که افتخار داشتم در این اثر با شاعر بزرگ آذربایجان و اردبیل، استاد نادر الهی همکاری داشتهباشم و بندهایی از این اثر متعلق به ایشان هست که در استوارترین شکل ممکن از معنا و محتوا قرار داره.
اما در مورد شعر، خب بنده شخصیت شهید باکری را تاحد زیادی مطالعه کردهبودم و میشناختم. اما باز یکی دو روز درگیر وصیتنامهی ایشان شدم و جملهی معروف ایشان که «الهی مرا پاک بپذیر» توی ذهنم میچرخید؛ تا اینکه یک شب که همراه یکی از دوستان شاعر بودم قصد نوشتن کردم و چند بند با وزن هجایی (بایاتی) نوشتم که البته ملودی کار، قبل از شعر آماده شدهبود و این وزن را بر اساس ملودی و ریتم کار انتخاب کردم.
بازخوردها چطور بود؟
اینکه بنده معتقدم که ما هر چه ارائه و عرضه میکنیم اولا برای همهی مردم است و ثانیا بدون هیچ چشمداشت که اگر مردم این اثر را بشنوند و لذت ببرند حتی بدون اینکه کسی تشکر کنه این انرژی برمیگرده به گروه. اما بازخوردهایی که بنده دیدم ورای تصورم بود و اصلا باورم نمیشد که چنین استقبالی از این آهنگ بشه. مخصوصا همزبانان عزیز ترکم که سنگتمام گذاشتند و شرمندهام کردند.
این مطلب را هم عرض کنم که درسته ما هیچ انتظاری از کسی نداریم و هرچه بوده برای شهید باکری و مردم عزیزمان بوده؛ اما خب نباید نادیده هم گرفتهبشه. الان بعد چند مدت از طرف حوزهی هنری این گفتوگو شکل گرفته.
اما وقتی شاعر، خواننده و خیلی از عوامل این گروه اهل اردبیل هستند، مسئولین نهادهای فرهنگی، در این حد نادیده بگیرند این اتفاق را خیلی جای تعجب و تأسفه. همچنین رسانههای استانی هم نتونستند آنطور که است این اتفاق را که موسیقی بهترین فیلم جشنوارهی فجر به نام اردبیل تمام شده پوشش بدهند.
و حرف آخر؟
حرف آخر اینکه از شما و مردم عزیزمان، به خصوص ترکزبانان عزیز و اهالی شهر اردبیل تشکر و قدردانی میکنم که فرزند خودشان را فراموش نکردند و لطف بیپایانشان را آنچنان که هست نتوانستم قدردان باشم و جبران کنم. اما به امید خدا در حد وسع و توانم خودم و قلمم همواره در خدمت مردم بزرگوار ایران، آذربایجان و اردبیل خواهد بود.
نظر شما