۱۴۰۰.۰۱.۱۷

حجت‌الاسلام مهدی طاهری مدیرکل تبلیغات اسلامی چهارمحال و بختیاری گفت: بسط هنری تفکر دینی و ارزش‌های انقلاب اسلامی، مستلزم تبیین جایگاه هنرمندان در نگاه اندیشمندان حوزه تمدن اسلامی است. به گزارش ستاد خبری هفته هنر انقلاب، حجت‌الاسلام دکتر مهدی طاهری مدیرکل تبلیغات اسلامی چهارمحال و بختیاری به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی مقاله‌ای نگاشته است که در ادامه می‌خوانید: پایگاه‌شناسی تفکر دینی و ظرفیت هنری بسط هنری تفکر دینی و ارزش‌های انقلاب اسلامی، مستلزم تبیین جایگاه هنرمندان در نگاه اندیشمندان حوزه تمدن اسلامی است. ارکان مدینه فاضله از نگاه برخی اندیشمندان تمدنی، پنج ‌گروه «أفاضل»، «ذوالالسنه»، «مقدرون»، «مجاهدون» و «مالیون» است. گروه اول و دوم موضوع سخن در این مجال است؛ أفاضل در واقع صاحبان رأی و اندیشه‌ در امور مهم جامعه به شمار می‌روند که رئیس اول مدینه در این گروه قرار دارد. گروه دوم که ذوالالسنه نام دارند در واقع حاملان دین و صاحبان زبان‌اند؛ فارابی در شمارش مصادیق این گروه از خطبا، بلغا، شاعران، آوازخوانان و نویسندگان یاد می‌کند. فیلسوفان سیاسی آنگاه ‌که به تبیین وظایف ارکان مدینه همت گمارده‌اند، تعلیم و تأدیب مردم را یکی از وظایف رئیس مدینه دانسته‌اند. نکته‌ای که رئیس اول یا فیلسوف سیاسی در این میان با آن مواجه ‌است این است که فیلسوف یا رئیس اول حقایق را بر اساس قوه تعقل دریافته و برهانی نموده است؛ ایشان برای انتقال این حقایق به افراد گروه اول که صاحبان اندیشه و خرد هستند از استدلال و برهان بهره می‌گیرد. مواجهه با سایر گروه‌های جامعه به دلیل تفاوت میزان درک افراد و عدم امکان تعقل صحیح و دریافت حقایق به شیوه برهانی، رئیس مدینه را نیازمند بهره بردن از جودت اقناع و جودت تخیل می‌نماید؛ هر دوی این صناعت‌ها در اختیار گروه دوم یعنی خطبا، بلغا و هنرمندان است. خطبا و بلغا برای انتقال معارف به مردم و اقناع ایشان در مقام خطابه، از جودت اقناع و هنرمندان برای انجام این رسالت از جودت تخیل بهره می‌برند. بر این اساس است که رئیس اول برای انجام وظیفه مهم تعلیم و تأدیب اجتماع، نیازمند توجه به خطبا و هنرمندان و به‌طور خاص، بسط هنر دینی در ساحت اجتماع است. ضرورت ارتباط رئیس مدینه با هنرمندان نمایانگر کارکرد سیاسی و اجتماعی هنر در ساحت اجتماعی و تمدنی است. نقش هنرمند در مدینه فاضله محاکات و تصویرسازی و تجسمی نمودن سعادت معقول است و هنر دینی، هنری است که حقایق معقول و سعادت معقول را با صور محسوس محاکات، به جمهور منتقل می‌کند. در واقع، هنرمند حقیقی در مدینه فاضله کسی است که حامل معارف دینی باشد و حقایق دینی و سعادت معقول را در خیال مردم افکند. هنرمند مدینه فاضله، در کنار خطباء، که حقایق عقلی را با روش‌های اقناعی انتشار می‌دهند، سعی در ترویج سعادت معقول و معارف عقلی با شیوه‌های تخیل و محاکات دارد. معارفی را که نبی و فیلسوف از طریق وحی و تعقل دریافته‌اند هنرمندان از طریق تخیل برای مردم تبیین نموده و به ایشان انتقال می‌دهند. ظرفیت هنر و هنرمند در ترویج و بسط تفکر از یک‌سو، و اقبال و پذیرش عموم نسبت به این شیوه از سوی دیگر، ضرورت توجه به این صناعت را افزون می‌سازد. سهولت انتقال امور عقلی به‌وسیله تخیل، تمثیل و محاکات، به دلیل آن‌که مردم به طبع یا بر اساس عادت کمتر به مسائل عقلی توجه می‌نمایند نیز ضرورت توجه به هنر را نمایان می‌سازد. در این میان وظیفه حاکمان و والیان جامعه، افزون بر توجه به ظرفیت هنر، مراقبت از آن است که هنر مذموم جایگزین هنر ممدوح نگردد. توجه به ظرفیت دریافت و درک حقایق توسط عموم مردم و اقناع ایشان، لزوم توجه رئیس و حاکم مدینه به قابلیت هنر و هنرمند، ضرورت پرورش هنرمند دینی را نمایان می‌سازد. رئیس مدینه، وظیفه دارد که در بین مردم انگیزه و شوق حرکت به سمت کمال و سعادت را ایجاد نموده و در این مسیر نیل به این هدف، بتواند امور نظری را که با براهین عقلی به اثبات رسیده است از راه‌های اقناعی به عموم مردم تعلیم دهد. از این‌ جهت توجه به هنر و هنرمند اهمیتی دو چندان می‌یابد. نکته قابل ‌توجه دیگر در نسبت با مردم، توجه به احساسات اجتماعی و باورهای ایشان در مدینه فاضله است. اساسی‌ترین باور، تفکر و اعتقاد مردم مدینه فاضله، باورها و فضایلی است که با کمال و سعادت آن‌ها مرتبط بوده و موجب شکل‌گیری احساسات اجتماعی دینی در بین مردم جامعه می‌گردد؛ این مسئله ضرورت توجه هنرمندان را به تولید هنرهای متناسب با این حس اجتماعی رهنمون می‌سازد. هنرمند بدون توجه به این احساس اجتماعی که مبتنی بر باورهای دینی است نخواهد توانست رسالت خویش را به انجام رساند. برخی اندیشمندان پیرامون لزوم توجه به حس اجتماعی مردم بیان داشته‌اند: هیچ هنرمندی نمی‌تواند از جان ‌و دل به کار بپردازد مگر آن‌که احساس کند جماعتی از مردم مخاطب او هستند. ... هنر مخابره انسان با انسان است... هر هنرمندی که بخواهد به مرتبه عالی برسد باید به حس اجتماعی مردم توسل جوید. تاکنون بالاترین شکل حس اجتماعی همان دیانت بوده است. کسانی که رابطه ضروری میان هنر و دیانت را منکرند، باید حس اجتماعی دیگر معادل دیانت پیدا کنند که برای هنر یک مداومت تاریخی غیردینی را تضمین کند. حاصل این مهم آن است که با توجه به ظرفیت بالای هنر دینی در بسط تفکر توحیدی و ارزش‌های انقلابی ساحت اجتماعی و تمدنی، نظام سیاسی اسلامی نباید توجه به چند نکته را از نظر دور دارد. نکته اول ‌‌آسیب‌شناسی هنر و هنرمند در تمدن اسلامی است. به نظر می‌رسد‌ رغم سخن از هنر مطلوب، هنر محقق با هنر بایسته متفاوت و فاصله‌ای بسیار دارد. از جمله دلایل این مسئله، عدم درک جایگاه هنرمند حقیقی از سوی دستگاه‌های مرتبط از یک‌سو، و غایت‌انگاری لذت هنر و در واقع هنر برای هنر، در مقابل ابزارانگاری آن برای نیل به سعادت حقیقی توسط برخی‌ هنرمندان، مخاطبان و مسئولان مرتبط از سوی‌ دیگر است. این مهم در پرتو تبیین جایگاه و ظرفیت هنر و به کار گرفتن آن در مسیر درست به نظر تا حدودی موجب ایجاد انگیزه صحیح و اصلاح وضعیت موجود و حرکت به سمت هنر مطلوب گردد؛ بر این اساس نکته دوم نکته‌ای اثباتی است، به نظر می‌رسد یکی از ضرورت‌های بسط هنرمندانه تفکر توحیدی، توجه به حقیقت هنر و تربیت هنرمند موحد و متدین و ترویج و نشر هنرهایی است که مبتنی بر تصویربرداری، تصویرسازی و حکایت‌گری دینی و مبتنی بر توحید می‌باشند. شیوه مواجه با هنرمندان جهت تعالی هنر انقلابی بررسی تاریخی توجه به هنر و هنرمندی در پیشینه تمدن نوین اسلامی بازگشت به شیوه پیامبر اعظم(ص) به ‌عنوان نبی و مؤسس مدینه فاضله و سایر ائمه علیهم‌السلام در تمدن اسلامی دارد. به نظر می‌رسد پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و سایر ائمه علیهم‌السلام در برخورد با هنر و هنرمندان سه رویکرد را اتخاذ می‌نمودند. رویکرد اول رویکرد تعلیمی است. در جنگ با مشرکان مکه آنگاه‌ که ایشان به بت‌های خود فخرفروشی می‌کردند و خطاب به مسلمانان می‌گفتند که «ان لنا العزی لا عزی لکم» پیامبر به مسلمانان فرمودند که در پاسخ ایشان بگویند که «ان لنا المولی لا مولی لکم» ؛ این بیان افزون بر این‌که در قالب شعری بیان شده است، در بردارنده نوعی تعلیم دینی و توحیدی در میدان جنگ توسط رسول خدا(ص) است. رویکرد دوم، رویکرد تشویق و تأیید است. در این رویکرد، نبی خدا(ص) و دیگر ائمه علیهم‌السلام، به کارهای هنری، هنرمندان توجه کرده و ایشان را تحسین و تشویق می‌نمود. نمونه‌ای از این رویکرد را می‌توان در ماجرای غدیر و سرودن شعری توسط حسان بن ثابت و مواجه امام رضا علیه‌السلام با دعبل و تشویق و تأیید وی، مشاهده کرد. رویکرد سوم، رویکرد توصیه و جهت‌دهی است. در این رویکرد شخص پیامبر اعظم(ص) به کسانی که قابلیت خلق اثر هنری داشتند، پیشنهاد تولید چنین آثاری را ارائه می‌کردند؛ برای نمونه می‌توان به توصیه پیامبر اسلام(ص) برای سرودن شعر و هجو مشرکین به حسان بن ثابت اشاره داشت. این سه رویکرد شیوه‌هایی مناسب برای مواجه با هنر و هنرمندان در حوزه تمدن اسلامی بوده تا بتوان با بهره بردن از این ظرفیت به انتقال مفاهیم معقول همچون توحید و ارزش‌های انقلابی در ساحت درون و برون تمدنی همت گمارد.   پیام استاندار چهارمحال و بختیاری به‌مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی اقبال عباسی استاندار چهارمحال و بختیاری با صدور پیامی هفته هنر انقلاب اسلامی را به هنرمندان کشور و استان چهارمحال و بختیاری تبریک گفت. متن پیام به شرح زیر است: هیچ جریان و نهضت و نظامی نمی‌تواند در پی سامان‌بخشی جامعه و مردمانش باشد و خود را بی‌نیاز از هنر که ریشه در روح و روان انسان دارد بداند. انقلاب اسلامی ایران نوعی دگرگونه‌گی و گفتمان‌سازی فرهنگی در بستر جامعه ایرانی بود و البته تلاش برای نشر و گسترش جهان‌بینی اسلامی در ساحت‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و سایر شئون جامعه از اهداف پس از تحقق این رویداد بزرگ زمانه ما بوده و هست. انقلابی مترقی که روزآمد و بر بنیان باور به خویشتن و زیست‌بوم جفرافیایی و فرهنگی مستقر، در پی ارائه الگویی از جامعه موفق و پاسخ‌گو به نیازهای امروزی بشر است. بی‌شک این حرکت عظیم که توانست منجر به دولت ملت سازی پایدار شود در طول سالیان متمادی در پی تکمیل پروژه‌های خود بوده و هست و اگر نبود سنگ‌اندازی‌ها و دشمنی‌های بدخواهان و ابرقدرت‌هایِ در هراس از این طرح نو در جهانی تک صدا، آرمان‌ها و ارزش‌های مدنظر چه در سطح داخل و چه در گستره جهانی زودتر و بهتر تحقق و تکامل می‌یافت. انقلابی با این عمق و محتوا قطعاً نمی‌تواند بی‌توجه به موضوع مهمی چون هنر باشد و حضور مستمر واژه و مصادیق هنر در کلام بزرگان نظام، از بنیانگذار کبیر انقلاب تا رهبر فرزانه‌مان، نشان از توجه و جایگاه ویژه هنر در نظر این بزرگواران دارد. شکی نیست هیچ جریان و نهضت و نظامی نمی‌تواند در پی سامان‌بخشی جامعه و مردمانش باشد و خود را بی‌نیاز از هنر که ریشه در روح و روان انسان دارد بداند. هفته هنر انقلاب که مزین به نام شهید گرانقدر، سید مرتضی آوینی است، بهانه‌ای مبارک و ارزشمند است برای ادای دِین و قدردانی از این شهید والامقام و راهش و البته تقدیر از هنرمندانی که در جهت رشد و اعتلای ارزش‌های والای اسلامی و اخلاقی جامعه تلاش می‌کنند و دعوت مجدد از آنها در تداوم نقش‌آفرینی در فرایند توسعه همه جانبه کشور. امیدواریم این ایام فرخنده که برحسب حسن اتفاق در آغازین روزهای سال قرار دارد مقدمه‌ای باشد برای سالی پربرکت برای فرهنگ و هنر استان و کشور. پیام مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی ابراهیم شریفی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارمحال و بختیاری با صدور پیامی هفته هنر انقلاب اسلامی را به هنرمندان کشور و استان چهارمحال و بختیاری تبریک گفت. متن پیام به شرح زیر است: هنر در دوران گذشته از شایستگی‌ها و ایده‌آل‌های مردمی مجزا شده بود و آن را وسیله‌ای برای مستحکم نمودن اورنگ و عظمت خود می‌دانستند و در خدمت آماج و اهداف مستبدان و قُلدران زراندوز در آمده بود که این امر باعث شد اصالت هنر بی‌ارزش شود. اما در اجتماع امروزی، هنر، جلوه‌گری از باور، پای‌بندی و بینش شریعت و مردمانی است که آن را همانند ابزاری دقیق در ثبات و حرمت از اهدافشان اجابت نموده‌اند. شایستگی‌های شامخ هنر اسلامی، در رشد و نمو آن تأثیر اساسی و بسزایی دارد. هنری انقلابی است که وجاهت، جمال و زیبایی‌ها را توصیف می‌کند؛ چرا که این هنر، نیک‌منظرترین طریقه گفتار بوده و کارآیی بسیاری بر روح و روان جامعه دارد. اینجانب هفته هنر انقلاب اسلامی که مصادف با روز بیستم فروردین‌ماه، یادآور عروج هنرمند فرزانه، راوی باصفای روایت فتح سید مرتضی آوینی می‌باشد را به تمامی هنرمندان متعهد و انقلابی تبریک و شادباش می‌گویم. شهید آوینی، با بینش و آگاهی و به پشتوانه معارف غنی اسلامی، توانست هنر را به نحو مطلوب وسیله‌ای برای هدایت ملت‌ها، به سوی عدالت‌خواهی و آزادی و خداجویی سوق دهد و زیبایی‌های آفرینش و آثار روح‌نواز و بدیع جامعه بشریت را به سوی معبود حقیقی به نمایش گذارد. انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha