به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، سومین جلسه از سلسله نشستهای «بازار شکرفروشان» با گردانندگی سیدعلی میرفتاح به بازخوانی قصص انبیا در متون کهن فارسی اختصاص داشت و روز چهارشنبه ۲۳ مهرماه 1404، با حضور پژوهشگران ادبیات و علاقهمندان به مباحث هویتی و معنوی عرصه متن و معنا در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
در این جلسه، پس از قرائت بخشهایی از متون کلاسیک از جمله متن «تفسیر طبری» و «شرف النبی» که سنگبنای روایتخوانی در این نشست بودند، فضایی گفتوگومحور فراهم شد تا شرکتکنندگان در برابر پرسشها و چالشهای معنایی و تاریخی روایتها تأمل کنند.
میرفتاح در مقدمه بحث، به اهمیت شناخت بدن و هویتسازی بدن پرداخت و تاکید کرد که یکی از مبانی بازخوانی متون دینی-ادبی، توجه به جسم، وجود و رابطه آن است با متن و معنا.

بخش قابل توجهی از جلسه به بحثی نمادین اما بنیادین اختصاص یافت که عبارت بود از مقایسه جایگاه ابلیس و آدم در مواجهه با امر الهی. میرفتاح اشاره کرد که ابلیس نخستین کسی بود که به جای اطاعت، پرسش منطقی پیش کشید، در مقابل آدم که در برابر امر خداوند ارادهای قرار داد اما عذر خواست، و این ادب نقطه تمایزی شد بر عاقبت انسان و ابلیس. به گفته گرداننده این دوره، در روایتی از امام صادق آمده است که گاهی «امر» و «اراده» خداوند منطبقاند و گاهی نه؛ مانند زمانی که خداوند امر کرد آدم میوه نخورد، ولی اراده کرد که آن را بخورد، و آن تفاوت، نه در خرد مطلق، بلکه در ظرفیت انسان و نحوه مواجهه او با حکم الهی است.
موضوع «بهشت» نیز یکی دیگر از محورهای گفتوگو بود. استاد به ارائه تفسیری پرداخت که بهشت را نه صرفاً مکان بیرونی، بلکه مرتبهای انسانی دانست؛ مرتبهای که در آن ناآگاهی، مایه خوشی است. به تعبیر او، بهشت در معنا مرتبهای است که انسان در آن نیازمند به تلاش نباشد، همه چیز برایش مهیا باشد، غم دنیا نداشته باشد، و شاید به تعبیر مولانا همانجاییست که «مائده از آسمان در میرسید، بیشِری و بیع و بیگفت و شنید.»
در میان بحثها، تاریخ بشر نیز از نکاتی بود که مورد تحلیل قرار گرفت. اینکه بشر در ابتدا شکارچی دورهگرد بود و پس از استقرار انسان بر زمین و یکجانشینی او، جوامع شکل گرفتند و به تدریج ادیان به شکل رسمی ظهور کردند. او از خاورمیانه به عنوان سرزمینی نام برد که مهد ادیان و مهد کشاورزی جهان بوده است.
یکی از بحثهای جذاب جلسه، اشاره به نقش مار در ناخودآگاه انسان بود. میرفتاح ضمن اشاره به خبیث و مرموز بودن مار در اسطورهها و فرهنگهای گوناگون، تأکید کرد که این تصویر نه فقط سمبولیک بلکه در روان انسان ریشه دارد و باید با فهم آن، لایههای ناخودآگاه معنایی را گشود و پس از طرح بحثهایی از این ناخودآگاه جمعی، ریشههای نشانهشناختی این سمبل را در عهد عتیق جستجو کرد.
در مسیر نشست، موضوع «زن» نیز از جمله مباحثی بود که نکات زیادی در بر داشت و مشارکت زیادی در پی داشت؛ موضوعی که علاوه بر اینکه در معنای لغوی خود حامل زندگیست، بلکه در عمل نیز حیاتبخش بازار شکرفروشان بود. میرفتاح از حوا سخن گفت و از جایگاه زن در تفکرات آن زمان و هماکنون یاد کرد. شرکتکنندگان دغدغههایی پیرامون تفسیر زن در متون کهن و هویت زن معاصر مطرح کردند که البته بحث مفصلی در پی داشت.
در جمعبندی، میتوان گفت سومین نشست «بازار شکرفروشان» افزون بر بازخوانی متون کهن، فرصتی برای به چالش کشیدن مفاهیم معنایی، تاریخی و نمادین نصوص دینی فراهم آورد. تمرکز بر شناخت بدن و هویتسازی، بحث پرسش ابلیس و آدم، تطبیق امر و اراده الهی، تبیین بهشت به مثابه مرتبه وجودی، تبارشناسی انسان و ادیان، و رمزگان مار در ناخودآگاه، همگی نشاندهنده وسعت بحث و تنوع موضوعات مطرح شده در این جلسه بود و در نهایت، همراهی شرکتکنندگان در طرح پرسشها و دغدغهها به ویژه درباره زن و نقش او در متنخوانی امروز، نشان داد که این نشست تنها قرائت متون نیست، بلکه پیوند زنده بین گذشته و کنش انسانی امروز است.
نظر شما