به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب، اولین جلسه سلسله نشستهای «حافظخوانی» به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی و با حضور قدمعلی سرامی، عصر شنبه، ۱۹ مهر ۱۴۰۴، در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این نشست، سرامی به معرفی دو کتاب «یادی از ایران» و «سرزمین بیکران» نوشته ایوب گبانجی پرداخت.
وی در ادامه با قرائت و تفسیر ابیاتی از حافظ، به تحلیل مفاهیم عمیق این اشعار پرداخت. وی با اشاره به بیت مشهور حافظ، «الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها»، اشاره کرد و توضیح داد: مِی یکی از اولین و فاحشترین محرّمات شرعی در اسلام است و در مصراع پایانی این غزل، حافظ توصیه میکند که پس از رسیدن به آنچه که دلخواه است، باید باقی امور را رها کرد.

سرامی درباره بیت «به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید/ ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها»، توضیح داد: نافه به مشک مخصوصی گفته میشود که در ناف آهوی ختنی قرار میگیرد و منظور حافظ این است که هر چیزی در عالم که به آن میرسیم، مستلزم رنج و عذاب است.
وی همچنین به نقل شعر نظامی، «آن یکی پا نهاده بر سر گنج/ آن برای قراضهای در رنج» پرداخت و گفت: واقعیت جهان تبعیضآمیز است و رشد روح آدمی از دل رنج و عذاب پدید میآید.
در بخش دیگری از نشست، سرامی با اشاره به بیت: «مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم/ جرس فریاد میدارد که بربندید محملها»، اظهار کرد: زندگی در منزل جانان (محل یار) امن نیست و هرکجا که باشیم باید آماده سفر و کوچ باشیم؛ زیرا همه پدیدههای عالم رفتنی و فانی هستند. جهان نامحدود است و هر فرد در جهان خودش اسیر است و هیچ دو چیزی کاملاً مشابه هم نیستند.
این استاد ادبیات، با اشاره به بیت، «همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر/ نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها»، بیان کرد: مردم مجبور میشوند برای حفظ رازداری و پنهانکاری دروغ بگویند. بسیاری از دروغهایی که به نام تعارف پذیرفته شدهاند، در واقع دروغ هستند اما زندگی ما بر این پایه است و زبان این کار را آسان کرده است.

سرامی همچنین به استفاده حافظ از ابیات عربی در مطلع و مقطع غزل اشاره کرد و گفت: این کار به توازن زبان فارسی و عربی در شعر حافظ کمک میکرد و در آن زمان، برخلاف امروز، دانستن زبان عربی اهمیت فراوانی داشت.
وی همچنین در پایان، با خواندن بیت: «صلاح کار کجا و من خراب کجا/ ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا»، گفت: معنای این بیت این است که جهان مصالح ویژهای دارد و من خراب هم مصالح خاص خودم را دارم. جهان با خواستههای فردی ما همخوانی ندارد. تفاوت مسیر از حقوق جزئی فردی تا کلیت کیهانی گسترده است. ما هر کدام در این کاروان یگانگی، با یکدیگر تفاوت داریم.

سرامی در پایان ضمن اشاره به این بیت حافظ، «چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را/ سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا»، گفت: پیش از حافظ و عارفان بزرگ ایران، «رندی» معنای منفی داشت، اما حافظ به آن معنای مثبت و عرفانی داد به طوریکه گفته میشود کسی که به مقام رندی میرسد، از دوگانگیها جدا شده است.
نظر شما