۱۴۰۴.۰۷.۰۷

 علی محمد مودب در هفدهمین برنامهٔ دورهٔ ادبی «تماشا»که ۶ مهرماه در سالن صفارزاده برگزار شد گفت: ماجرای شعر ماجرای دستفروشی مضمون نیست بلکه ماجرای جان است و هرچیزی که به سمت جان می‌رود با ابدیت نسبت پیدا می‌کند بنابراین بسیار سهمگین و خطیر است و باید توجه داشت که چه می‌گوییم و چه از عالم پی می‌گیریم.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، هفدهمین برنامهٔ دورهٔ ادبی تماشا ۶ مهرماه با حضور محمدرضا سنگری، علی‌محمد مودب، ایمان طرفه، محمدرضا وحیدزاده و وحید سمنانی، حورا صدر و فاطمه نقوی، با دبیری فریبا یوسفی در سالن صفارزاده برگزار شد. ایمان طرفه و محمدرضا وحیدزاده میهمانان اولین ساعت کلاس‌های امروز بودند. نخست ایمان طرفه درباره مباحث شعر و جایگاه سیدحسن نصرالله گفت: سید حسن نصرالله را سیدمقاومت می‌نامند و این لقب به حق به وی اطلاق شده است. وی منشا اثرات بی‌نظیر و کم‌سابقه بود. 

وی ادامه داد: سید حسن نصرالله در تاریخ جهان اسلام و عرب شخصیت تاثیرگذاری بوده و است. او ۳۲ سال مسئولیت دبیرکلی حزب‌الله را برعهده داشت که زمانی طولانی برای خدمت است.در زمان دبیرکلی وی جایگاه مقاومت تغییر کرد و حزب‌الله تبدیل به نیروی فراملیتی شد. همچنین در این برهه برخی رویاها مثل زمین‌گیر کردن صهیونیست، بازپسگیری پیکر شهدا و گروگان‌گیری بوجود آمد و سلاح حزب‌الله از کاتیوشا تبدیل به پهباد پیشرفته شد. 

وی یادآور شد: در حزب الله آماده جهاد و شهادت بودن مخصوص عناصر فرودست نبود بلکه سران تشکیلات نیروی استشهادی سیدحسن نصرالله آماده شهادت بودند. سیدحسن نصرالله همه را به پیروزی شگرف عادت داد.

طرفه اظهار کرد: باور شهادت سیدمقاومت سخت بود و او تبدیل به قهرمان افسانه‌ای شده بود و بی‌دلیل نبود که رهبری از الفاظ حضرت سیدحسن و مجاهد کبیر برای وی استفاده کردند. وی در لبنانی فعالیت می‌کرد که اصولا ارتش ندارد؛ لبنان کشوری است که آسمان و زمینش در سیطره صهیونیست است و وقتی درباره مسیر مقاومت صحبت می‌کنیم بهتر است جبهه مقابل را هم بشناسیم.

سخنران هفدهمین برنامهٔ ادبی تماشا بیان کرد: شعر مقاومت را نباید محصور در اعتقاد خود یا انقلاب اسلامی یا اسلام کرد چراکه این مفهوم برای همه آزادی‌خواهان مقدس است. برخی فکر می‌کنند شعر مقاومت مخصوص مناسبت یا افراد معدودی است در حالیکه شعر مقاومت درباره هر موضوعی است که تعادل اخلاقی و حاکمیت حق را بر هم بزند بنابراین استمرار مقاومت نکته اساسی در مفهوم مقاومت است و ادبیات مقاومت تا وقتی عوامل برهم‌زنندهٔ تعادل وجود دارد، باید ادامه پیدا کند. 

ماجرای شعر، ماجرای جان است

وی با اشاره به اینکه شعر مقاومت از دیرباز وجود داشته عنوان کرد: هر جا شاعر نسبت به ستم، آگاهی داشته باشد و مبارزه با آن را لازم بداند آثاری را خلق می‌کند که اسمش شعر مقاومت است. شاعر وقتی از سرودن شعر مقاومت بیم جان داشته از نماد استفاده کرده است. 

وی درباره اینکه چرا نزار قبانی را کمتر کسی به عنوان شاعر مقاومت می‌شناسد شرح داد: معرف شعر عربی جریان روشنفکران بودند که از معرفی شعرهای مقاومت افرادی چون نزار قبانی پرهیز و آن را سانسور می‌کردند.

محمدرضا وحیدزاده هم دربارهٔ شکل‌گیری شعر مقاومت و عوامل و زمینه‌های سیاسی و اجتماعی ایجاد آن توضیحاتی داد.

وقتتان را صرف قلبتان کنید

علی محمد مودب دیگر سخنران این اردوی ادبی بود که بحث خود را با ارجاعاتی که کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل و نیز چهل حدیث امام خمینی مطرح کرد.

وی به این سوال که چطور آنچه در قالب سخن به ودیعه می‌گذاریم مناسب و سازگار با وجود ابدی ما باشد پاسخ داد و گفت: ما با کلمه جلوه‌ای ایجاد می‌کنیم که لایزال است و شاعر با شعر خود موجودی می‌سازد که در جهان اثر دارد. گاه ممکن است موجودی ویرانگر از کلام ما باقی بماند بنابراین باید در زمان خلق به آنچه در حال شکل‌گیری است توجه کنیم.

وی ادامه داد: ماجرای شعر ماجرای دستفروشی مضمون نیست بلکه ماجرای جان است و هرچیزی که به سمت جان می‌رود با ابدیت نسبت پیدا می‌کند بنابراین بسیار سهمگین و خطیر است و باید توجه داشت که چه می‌گوییم و چه از عالم پی می‌گیریم.

مودب تاکید کرد: همه آنچه که ما به عنوان انسان نیاز داریم این است که بدانیم کجا نفس می‌زنیم. باید با این دشواری روبه‌رو شویم که نسبت به آنچه می‌گوئیم مسئولیم و شعر در مقیاس ابدی به نفع یا به ضرر ما خواهد شد.

وی با بیان اینکه هدایت حرکت اثر در مقیاس ابدیت صرفا در لحظه خلقت ممکن است پس باید در ساخت پیکره دقت کرد افزود: کلام ما مکانیسم ظریف ماشه‌ای است که اثراتش ممکن است سالیان سال به وسعت جهان و جهان‌ها گسترش پیدا کند پس در لحظه‌ای که خلق اثر می‌کنیم به آنچه تولید می‌شود باید باید دقت کرد چراکه همان وجود ما است و در لحظه خلق، نتیجه گفتگوی درونی ما بروز پیدا می‌کند. ما متوجه ظواهر اعمال هستیم ولی دقتی بر گفتگوی درونی و بواطن نداریم در حالیکه تمام ماجرا در درون ما است.

مودب در بخش دیگری از سخنانش با ذکر بخشی از کتاب شریف «جنود عقل و جهل» و توجه دادن به اعمال قالبی و قلبی در بیان امام خمینی بر توجه به اعمال قلبی تاکید کرد و افزود: صادر شدن و برجای ماندن سخن از قلب ما است و به همین دلیل هم توجه به آن لازم است. ما به عنوان شاعر ناچار به شناخت خود هستیم چون نفس تجلی‌ها را می‌سازد و وقتی می‌میریم در ساخته‌های خودمان گیر می‌افتیم، مرگ نوعی سفر به درون ماست بنابراین در برزخ که در بیان امام خمینی ملکوت سفلی ست می‌مانیم تا با امدادی که از تبعات اعمال ما در دنیا می‌رسد و با شفاعت شافعین آماده برای حضور در محضر الهی و در ملکوت اعلی شویم. شاعران باید به شعرشان به عنوان درگاهی برای امداد و دریافت ابدی نگاه کنند.

وی در بخش دیگری از سخنانش مراجعه به احادیث، قرآن کریم، بهره‌گیری و توسل به معارف اهل بیت را موثرترین راهها در شناخت خود دانست.

این شاعر همچنین اظهار کرد: اینکه شاعر چه می‌گوید و چه نصیبش می‌شود وابسته به خصلتها و صفات شاعر است. اگر صفت وجودی او عدل باشد آن عدل برایش الهام‌بخش خواهد شد و قطعا الهام به کسی می‌رسد که منتظر دریافت آن است. شاعری که امید را بشناسد می‌تواند امیدآفرین باشد. به تصریح معارف‌مان، ما در آنچیزی که در آن می‌کوشیم بهره‌مند از الهام و فیض الهی می شویم، این است که آن چیزی که می‌سراییم با صفات ما نسبت دارد و صفات ما به مثابه گیرنده‌هایی می‌توانند الهام‌هایی متناسب با خود را از عالم دریافت کنند.

وی در پایان با خواندن بیتی از حافظ افزود: «ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند/کسی که خدمت جام جهان نما بکند»  روایتی شگفت از امام صادق علیه السلام وجود دارد که هیچ چیز در دنیا عزیزتر از قلب و وقت تو نیست و با توجه به این روایت بهترین کار در دنیا مخصوصا برای شاعران که همه چیزشان در سخنشان تجلی می‌یابد و ماندگار می‌شود این است که وقتشان را صرف قلبشان کنند. در نگاه حکمی امام خمینی همه عالم به امور یسیره یا دم دستی تعبیر می‌شود و امور خطیره توجه به باطن و نفس است که همه امور یسیره هم از این طریق اصلاح می شوند.

مودب با خطاب قرار دادن نهاد های فرهنگی و علمی و بنیادهای متولی آثار امام، بازنویسی و روان‌نویسی و تولید آثار بر اساس معارف حکمی امام خمینی متناسب با فهم مخاطب عام را نیاز روز ما دانست و افزود با توجه به ورود بی رویه آثار معرفتی و روانشناسی غربی، باید از دستگاههای فرهنگی متولی و مولفان توانمند بخواهیم که به این مهم بپردازند

بخش دوم کلاس‌های دورهٔ ادبی تماشا با حضور فاطمه نقوی گردآورنده کتاب «به رنگ صبر» و حورا صدر دختر امام موسی صدر برگزار شد و شاعران که با مطالعه کتاب «به رنگ صبر» در این جلسه حاضر بودند به طرح سوالات خود درباره این اثر پرداختند.

ماجرای شعر، ماجرای جان است

فاطمه نقوی درباره کتاب «به رنگ صبر» بیان کرد: اگرچه مطالعاتی درباره خانواده صدر داشتم اما به واسطه این کتاب با فاطمه صدر آشنا شدم. در نگارش سعی کردم تمام آنچه خاطره فاطمه صدر گفته را بیاورم تا مخاطب نسبت به همه چیز آگاه شود. فاطمه صدر در زمان کار بسیار همراه بود و در طول ۴ سال همواره به من کمک کرد. به واسطه این کتاب دوستی شکل گرفت و فاطمه صدر من را پذیرفت. فاطمه صدر در هر کلمه وسواس زیادی داشت و تمام این حساسیت جالب و آموزنده بود.

وی ادامه داد: در زمان چاپ کتاب فکر می‌کردم جا دارد یکسری چیزها گفته شود و وقتی متن توسط ویراستار خوانده شد یک‌دست‌نبودن متن مطرح شد و گویا بخشی از متن از زبان فاطمه صدر نبود بنابراین مجددا با فاطمه صدر تماس گرفتم و وی پاراگرافی که متن ترجمه‌ای بود را با حوصله برای من بازگو کرد و کتاب تکمیل شد.

حورا صدر دختر امام موسی صدر در بخش دیگری از این نشست به تلاشش برای راضی کردن فاطمه صدر در راستای تشریح اتفاقات به فاطمه نقوی اشاره کرد و افزود: فاطمه صدر اصرار روی بیان واقعیت و پرهیز از اغراق داشت و من بعد از مدتی اصرار و تماس مصاحبه‌هایی که به صورت شخصی و خصوصی گرفته شده بود را در اختیار فاطمه نقوی قرار دادم. 

فارسی، زبان اصلی خانواده صدر

وی همچنین به کتاب «اینطور نیست بابا» که شامل جلساتی از امام موسی صدر خطاب به فرزندانش در زمینه نبوت، نماز، توحید، روضه و مباحثی چون اسرائیل است اشاره کرد. 

حورا صدر همچنین به اهمیت زبان فارسی در نظر امام موسی صدر پرداخت و گفت: در مقدمه کتاب «اینطور نیست بابا» به قلم صدرالدین صدر به اهمیت زبان فارسی اشاره شده است. ما فارسی صحبت می‌کنیم و زبان اصلی ما فارسی است البته که هر زبانی هم که انسان بیاموزد به مثابه یک نفر دیگر شدن هم تلقی میشود و میتواند اثرگذارتر باشد. مادر من ایرانی است و برای ما فارسی ارزشمندی خاصی دارد.

وی درباره آنچه که سیدحسن نصرالله در وجود امام موسی صدر دید و باعث شد تا سیدحسن نصرالله سید حسن نصرالله شود گفت: اولین باری که سیدمقاومت را دیدم دهه ۹۰ میلادی بود که برای کنفرانس به لبنان آمده بود. او بعد این کنفرانس به منزل ما آمد، فارسی صحبت می‌کرد و می‌گفت که به یاد دارد که در کودکی در مغازه پدرش عکس امام موسی صدر را دیده و همان زمان می‌گفت که می‌خواهد شبیه او شود. سخنانش مشخص بود که کارنامه و سیره امام موسی صدر را بررسی کرده است، ادبیاتش شبیه پدرم بود. 

حورا صدر افزود: کسی که رابط ما با سیدحسن نصرالله بود می‌گفت بعد از آزادی جنوب لبنان سید حسن نصرالله گفت هرچه امام موسی صدر گفته را برای مطالعه سیدحسن نصرالله ببرم. شاید اخلاص امام موسی صدر بود که اینقدر اهمیت داشت. او معتقد بود که نباید عمر به هدر رود و این نکات را در کتاب «اینطور نیست بابا» هم آمورد. او همیشه تاکید میکرد که نمی‌شود زندگی را به بازی گرفت و باید جدی زندگی کرد.

وی در ادامه به مظلومیت امام موسی صدر و گذشت ۴۷ سال از زمان ربوده شدن وی اشاره کرد. این نشست صمیمانه بیشتر بر محور پرسش‌وپاسخ بود و فریبا یوسفی سوالاتی از جانب خود و از سوی شاعران شرکت‌کننده در این دورهٔ ادبی که برخط جلسه را دنبال می‌کردند مطرح کرد.

 در بخش دیگر هفدهمین برنامهٔ ادبی تماشا سید وحید سمنانی به بررسی مؤلفه‌های سبک هندی در شعر امروز پرداخت. 

اهمیت معنا

وی اظهار کرد: زمانه ما محدود به تصویرهای کوتاه و فانتزی است که عملا عمقی ندارند و فقط زیبایی ظاهری دارند. ما با شعرهایی روبه‌رو هستیم که در بیان مضامین تهی از حضور شاعر است. در دوره ما بیشتر سبکی که دنبال زیبایی‌آفرینی محض است مورد توجه قرار گرفته در حالیکه در جغرافیای زبان فارسی همواره زیبایی لفظی در کنار معنا گنجانده شده است. 

سمنانی به حسین منزوی به عنوان شاعری که معتقد به هنر برای هنر است اشاره کرد و یادآور شد که وی به عنوان بهترین غزل‌سرای معاصر اشعارش خالی از معنا نیست و او هم شاعری معناگراست. 

وی همچنین به ارتباط دهی ابیات در سبک هندی اشاره کرد و افزود: فضای زبانی، لحن و زاویه نگاه مشترک آفت شعر است.

سمنانی با بیان اینکه اگر شعر از داشته‌های شاعر سر نزند محکوم به فراموشی است تصریح کرد: بکوشیم مرعوب رد یا فریفته تشویق‌هایی که از سر آگاهی نیستند، نشویم.

ماجرای شعر، ماجرای جان است

وی شعری را خوب دانست که وقتی خوانده می‌شود مخاطب بفهمد چه کسی پشت آن شعر وجود دارد و این شامل داشته‌های ذهنی شاعر هم می‌شود.

سمنانی در ادامه شرح داد: ما از دریچه شعر خوب به اندیشه شاعر پی می‌بریم و متوجه می‌شویم که او در چه جامعه‌ای زندگی کرده است.

وی همچنین ادبیات را محفل تغییر کلمات دانست و یادآور شد که برای همین نکته است که کنایه و مجاز هم خلق می‌شود.

سخنران دورهٔ ادبی تماشا گفت: در شعر، شاعر باید به سمت مفهوم حرکت کند و نه لفظ. اگر می‌خواهیم ادبیاتمان عمیق شود باید به لایه‌های شعر توجه کنیم و محدود به طاهر نشویم.

وی اظهار کرد: بازی کردن و نقش‌آفرینی تازه بخشیدن به کلمه آینه از اتفاقاتی است که در شعر به سبک هندی رخ داد و با بیدل دهلوی به اوج رسید.

سمنانی در پایان سخنانش اشکال‌های زبانی و ادعاهای فانتزی را مطرح کرد.

ویژگی‌های پیامبر

 هفدهمین دورهٔ ادبی تماشا با سخنرانی محمدرضا سنگری به پایان رسید. 

وی در این جلسه به ویژگی‌های پیامبر (ص) پرداخت و گفت: حضرت رسول نام‌های متعددی که از جمله آن محمد یعنی دلپذیر و محبوب، محمود یعنی ستوده شدهٔ خدا، احمد یعنی ستوده‌تر، قثم یعنی کسی که جامع و کامل است، حاشر یعنی کسی که همه او را دوست دارند، رسول التوبه یعنی پیامبری که توبه را می‌پذیرد، رسول الملائم یعنی پیامبر لحظه‌های دشوار، ماحی یعنی محوکننده کفر و ناروا است.

 وی در پایان خصوصیات پیامبر اسلام را از زبان امام حسین (ع) برشمرد.

بیشتر بخوانید:

«تماشا»؛ فرصتی برای دقیق‌تر نگریستن و بالندگی شعر زنان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha