۱۴۰۴.۰۴.۰۹

کتاب «فصل باران؛ روایت‌هایی از زندگی با امام حسین (ع)» دربرگیرنده ۳۲ روایت از ۳۲ نویسنده است که به کوشش مهدی قزلی سال گذشته توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. مهدی قزلی درباره این تجربه خود گفت: «فصل باران» تلاشی بود که نسبت بین آدم‌ها و امام حسین (ع) را کمی امروزی‌تر کند یعنی به جای این‌که به سراغ اتمسفرهای قدیمی مثل بیابان، آفتاب سوزان، اسب و شمشیرهای آخته برویم، می‌خواستیم موضوع رابطه با امام حسین (ع)، کربلا و ماجراهایش را به شکلی نزدیک‌تر به امروز روایت کنیم.

مهدی قزلی نویسنده، مستندنگار، روزنامه‌نگار و مدیر فرهنگی در ابتدای گفت‌وگو با روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی به ادبیات مرتبط با واقعه امام حسین (ع) و اهل بیت، اشاره کرد و گفت: معمولاً تمرکز بر بازنویسی متون تاریخی و مقاتل قدیمی است، اما این نگاه تنها بخشی از داستان است و باید به روابط زنده و جاری ما با اهل بیت در زندگی امروز نیز توجه کرد.

قزلی در این‌ باره گفت: ما در ماجرای امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) دوست داریم کاری انجام دهیم که بخشی از آن به گذشته برمی‌گردد. اوضاع درباره امام حسین (ع) کمی بهتر است اما درباره شهادت‌ها و ولادت‌های بقیه ائمه چنین اتفاقی نمی‌افتد. معمولاً در حوزه ادبیات، این کارها ناظر به بازنویسی آثار تاریخی و برگشتن به متون و مقاتل است. اما ما امروز اهل بیت را در زندگی‌مان داریم؛ امام حسین (ع) و امام رضا (ع) بیشتر از بقیه در زندگی ما حضور دارند.

وی ادامه داد: این حضور یک بده‌بستان‌هایی در عالم واقع دارد؛ مثلاً ما با حضرت زهرا (س) روابط شخصی و حسی داریم. این روابط علت و معلول چه اتفاقاتی است؟ یکی نذری دارد، یکی روضه می‌گیرد، یکی مداحی می‌کند. این اتفاقات حاصل روابط ما با اهل بیت است.

این نویسنده افزود: ما باید از گذشته و منابع دسته اول و مقاتل در این ایام استفاده کنیم، ولی به نظرم باید سهمی هم به گفت‌وگوی خودمان با امام حسین و زندگی با آن حضرت اختصاص دهیم؛ به هر نحوی که باشد، چه به عنوان استفاده‌کننده، شاعر، مداح، آبدارچی یا کفش جفت‌کن. این گفت‌وگوها و روایت‌ها گاهی در دل خاطره‌های دوره‌هم‌نشینی بروز پیدا می‌کند، اما به ادبیات راه نیافته است.

قزلی با تاکید بر اهمیت روایت‌های کوچک و شخصی گفت: تکمیل‌کننده این پارادایم مفهومی همین خرده‌روایت‌هاست. ما گاهی در برخی موقعیت‌ها حال متفاوت و خوبی داریم؛ زندگی با اهل بیت از این جنس است. چون در موردش حرف نزدیم و ننوشتیم، مکتوم باقی مانده است. وقتی شروع به نوشتن کنیم، کشف اتفاق می‌افتد. با همه نقاط ضعف و قوت، اگر کسی این خرده‌روایت‌ها را بخواند، خودش را در جایی از آن پیدا می‌کند.

وی اظهار کرد: مسئله من این بود که خودمان را در نسبت با امام حسین (ع) پیدا کنیم، بازخوانی و بازآفرینی کنیم و این بازآفرینی به تحکیم این رابطه کمک می‌کند.

وی در مورد معیار انتخاب نویسندگان، قزلی بیان کرد: معیار خاصی برای انتخاب نویسنده‌ها نداشتیم. وقتی به جناب زهیر گفته شد که تو عثمانی‌مذهب بودی و چطور با فرزند امیرالمؤمنین آشنا شدی، گفت: راه ما را به هم رساند. این رفقا هم همین‌طور بودند. برخی از این نویسنده‌ها را اصلاً نمی‌شناختم و برخی را سال‌ها بود می‌شناختم. شاید تنها معیار این بود که طرف نویسندگی بلد باشد، چون مسئله ادبیات بودن برای من مهم بود؛ یعنی متن از حالت عادی و عمومی خودش به تأثیرگذار بودن گذر کرده باشد.

در پایان، قزلی درباره بازخورد مخاطبان گفت: یک نفر پیام داده بود که حوصله نداشتم کتاب را تا آخر بخوانم. می‌خواهم بگویم این کتاب این‌جوری نیست که حتماً از ابتدا خوانده شود؛ می‌توانید از هرجایی بخوانید. اما تضمین می‌کنم کسی از این ۳۲ روایت، روایتی را پیدا می‌کند که با آن ارتباط برقرار و خودش را در آن پیدا کند. کافی است یکی از این روایت‌ها کار خودش را بکند مثلاً آدمی که می‌خواهد خودکشی کند اگر ۱۰ تا تفنگ داشته باشد که توی یکی‌شان تیر است، نمی‌تواند بگوید که دو تا را شلیک کردم و اتفاقی نیفتاد. آن یکی که شلیک می‌کند همان کار را می‌سازد. مخاطب باید این کتاب را بخواند تا شاید یکی از آن‌ها آن کار لازم را انجام دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha