به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، داود خدایی با ارائه گزارشی از فعالیتهای خود اظهار کرد: «عمارت هیتلر» اولین رمان من است. پیش از آن بیشتر داستان کوتاه مینوشتم و عاشق داستان کوتاه بودم و دوست هم نداشتم که رمان بنویسم اما الان دوست دارم رمان بنویسم و برگشتن به داستان کوتاهنویسی برایم سخت است.
او در ادامه به ایده اولیه نگارش رمان «عمارت هیتلر» اشاره کرد که با کریخوانی در جمع چند نویسنده آغاز شده و از ۶ تا ۹ ماه نگارش آن به طول انجامیده است.
خدایی ماجرای عتیقههایی که گفته میشود از ۱۳ آلمانی ساکن در تبریز برجای مانده را مطرح کرد که انگیزه خلق «عمارت هیتلر» را بوجود آورده و زمینهای را فراهم ساخته تا این نویسنده با ایجاد تغییراتی در روایات شفاهی نخستین رمان خود را بنویسد.
وی عنوان کرد: در این رمان شخصیتهایی را به داستان اضافه کردم و در طول آن خرده روایتهایی هم افزوده شد. در داستانم ملازمی که در عمارت زندگی میکرد به خانه قجری و اتفاقات ساله ۱۳۲۰ و بعد انقلاب اسلامی ربط داده شد که راوی آن را روایت میکند.
یکی از نویسندگان حاضر در این نشست اتصال رمان به واقعه تاریخی را اتفاقی جذاب دانست و در ادامه به به سفر قهرمان انتقاد کرد و افزود: من دوست نداشتم قهرمان داستان این همه درد متحمل شود و در اینجا ابهامی هم برایم ایجاد کرد که فضای ساخته شده از قهرمانپروری در تبریز با ذهنیت من کاملا متضاد بود به طوریکه گویا مردم سادهلوح تصویر شده بودند.
تاریخ به روایت مردم
داود خدایی در پاسخ به این نویسنده تشریح کرد: تاریخ را معمولا حکام، سیاستمداران و مسئولان روایت میکنند که با تاریخ از منظر مردم متفاوت است و اتفاقا این بعد از مردمشناسی داستان را جذاب میکند. ضمن اینکه رمانهای تاریخی وقتی از منظر مردم مطرح میشوند عمیقتر هستند و بر خلاف روایت تاریخ از منظر حکام که به تمام ابعاد در آن پرداخته نمیشوند، نویسنده رمان تاریخی به خوشایند دیگران کاری ندارد و واقعیت داستان را روایت میکند چراکه میخواهد با مردم همراه باشد تا حکام.
وی در ادامه به تخیل خود به عنوان نویسنده پرداخت و افزود: «عمارت هیتلر» به نگاه مردم کف جامعه تبریز نسبت به روس و آلمان پرداخته، آنچه که باعث شده تا افرادی مثل زینب پاشا در مقابل ظلم بایستند و به مبارزه بپردازند. این خوشایند حکام و روس و آلمان نیست.
خدایی عنوان کرد: در بحث رمان نمیتوانم سفارشی قبول کنم و معمولا به قدری با یک طرح کلنجار میروم که در نهایت طرح مورد نظر در ذهنم شکل بگیرد. از نظر من رمان و داستان مثلا معماری است و ما میخواهیم ار دنیای خوانده نشده پلی به ایام خوانده شده بزنیم پس نیاز است که مهندسی انجام شود. اینکه بتوانیم تمام ابزار و مختصات را تعیین کنیم و بدانیم قرار است در رمان از کجا به کجا برسیم و شخصیتهایمان شکل گیرد، مهم است. با چنین روشی برایم معمولا کم اتفاق میافتد که در جریان نوشتن شخصیتهایم تغییر کنند.
نویسنده «عمارت هیتلر» در ادامه از ترسهای نویسندگان در نگارش رمان و داستان گفت و آنها را دعوت به تداوم و استمرار در نویسندگی و داستاننویسی کرد.
ترس به خوبی وارد رمان شده
یکی دیگر از نویسندگان حاضر در نشست این هفته «دوشنبهها به وقت کتاب» اظهار کرد: «عمارت هیتلر» ماجراهای زیادی دارد و اطلاعات قابل توجهی به مخاطب انتقال میدهد که میتوانست به صورت کوتاه ارائه شود. من برخی از وقایع را نمیدانستم و در بخش پرداختن به ماجراهای ماورایی واقعا دچار ترس شدم و فکر میکنم داود خدایی در «عمارت هیتلر» به خوبی توانسته ترس را وارد رمان کند.
داود خدایی تشریح کرد: قبل از نوشتن چند گزینه را در ذهنم داشتم که بازه زمانی از چه زمانی تا چه زمانی باشد. معمولا در قصههای طولانی ۳۰ درصد پایانی در نظر میگیرم تا بسیاری از موارد را در آن جانمایی کنم که این در از بین بردن خلا خیلی به نویسنده کمک میکند و باعث حذف فصلبندیهای اضافی میشود. اگر به شعر و ادبیات کهن ایران مراجعه کنیم چیزهایی میبینیم که بسیار شنیدنی هستند و روایت شفاهی ما پر از این قصهها است و ما باید در آثار از آنها استفاده کنیم و با بروزرسانی آنها را وارد کتابهایمان کنیم.
وی همچنین تاکید کرد: برایم واقعیت داستانی مهم بود و نه حقیقت بیرونی و اینکه ماجرای ۷ شخصیت داستان همان ۱۳ آلمانی است که مفقود شدهاند یا نه. من تمام داستانها را شخصیت محور در نظر میگیرم که برای رسیدن به هدف با مشکلاتی مواجه میشوند و تلاش میکنند تا از پس آن برآیند.
چشم آبی نماد شر و استعمار
نویسنده «عمارت هیتلر» در سخنانش بر این نکته اشاره کرد که نمیتوان با ریتم یکسان در کار پیش رفت و آنچه باعث کشش در رمان میشود عشق، خیانت، ماجراهای پلیسی است که خرده روایتهایی هستند که به داستان اضافه میشوند و به عنوان موتیف به بدنه اصلی ملحق میشوند.
حمید بابایی در بخش پایانی این نشست عنوان کرد: آنچه در کتاب گفته میشود باور مردم تبریز است. در این اثر چشم آبی نماد شر و استعمار است و این خصوصیات رویکردهای استعماری است. چشم آبیها به اروپاییها و آمریکاییها گفته میشود و اساسا چشم رنگی از نگاه ترکزبانان پسندیده نیست و نشان فتنه دانسته میشود.
وی افزود: شخصیت اصلی و راوی بسیار منفرد و تک است. زبان داستان ترکی ترجمه شده به فارسی است که بر اساس روحیات و زبان راوی در نظر گرفته شده است. در حوزه ادبیات آذربایجان دو غول نویسندگی هستند که یکی ساعدی و دیگری رضا براهنی است و رمان «عمارت هیتلر» در جایی طعنه به براهنی و در جایی دیگر به ساعدی میزند که این ویژگی خیلی خوب این رمان است.
انتقاد به انتشارات سوره مهر
بابایی بیان کرد: فصول اول رمان «عمارت هیتلر» ریتم خوبی دارد ولی مسئلهای بوجود آورد که ما زمان روایت را که اکنون است گم میکنیم و میتوانست با پرداخت بیشتر کامل شود. شخصیت اثر روح جمعی است که در ساختمان و عمارت کهن وجود دارد. شخصیت اصلی رمان در تاریخ ۱۳۲۰ به بعد است و نقش استعمار در از بین بردن آدمها را مطرح میکند. من معتقدم آنچه میتوانست به رمان کمک کننده باشد مکث و افزودن اطلاعات بود. ضمن اینکه طرح جلد بسیار بد بود و این انتقاد به انتشارات سوره مهر است و ربطی به داستان ندارد و مخاطب را فراری میدهد.
داود خدایی در خصوص این انتقاد پاسخ داد: برای طرح جلد نامه به انتشارات سوره مهر نوشتم اما با همان طرح که خودشان طراحی کردهاند، منتشر شد.
نظر شما