۱۴۰۳.۱۱.۱۵

سومین شب از «سینما سوره» در حوزه هنری با سه فیلم «رها»، «صیاد» و «فریاد» برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، سومین شب از اکران‌های «سینما سوره» طیف متنوعی از سلیقه‌ها و فیلم‌ها را پوشش داد. 

شبی که صدای تشویق تماشاگران از سانس اکران فیلم «صیاد» جا به جا بلند می‌شد در حالی‌که سالن اکران فیلم «فریاد»، قبل از پایان آن خالی شد.

حوزه هنری با فراهم کردن امکان اکران ویژه آثار راه یافته به چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر و اکران آن‌ها برای اهالی فرهنگ و رسانه را همچون سال‌های گذشته دور هم جمع کرده است.

رها، تلاشی برای پیوستن به فیلم‌های ملودرام اجتماعی

نخستین فیلمی که در سومین شب «سینما سوره» به تماشای آن نشستیم.

فیلم «رها» بود. اولین تجربه ساخت فیلم سینمایی حسام فرهمند با حضور بازیگران مشهور و نام‌آشنا. داستانی که تلاش می‌کند با منطق داستانی دست و پاشکسته، تلاش یک خانواده متوسط شهری در جنگ دائمی با فقر را روایت کند. تلاشی که اگرچه با بازی درخشان غزل شاکری و شهاب حسینی، دیدنی شده است اما نمی‌تواند ضعف فیلم‌نامه و کارگردانی خود را بپوشاند. «رها» را می‌توان جدیدترین اثر گرته‌برداران از اصغر فرهادی دانست. که نه در طراحی چالش‌های داستانی و دوراهی‌های اخلاقی و نه در کارگردانی به او نزدیک هم نشده است.

«سینما سوره» راه خود را با «رها»، «صیاد» و «فریاد» ادامه داد

صیاد، طراحی پرتره‌ای تلویزیونی از یک قهرمان ملی بر پرده سینما

فیلم «صیاد» برشی عجیب و کمتر شنیده شده از زندگی سپهبد صیاد شیرازی را برای به تصویر کشیدن انتخاب کرده‌ است؛ لحظاتی قبل از قهرمان شدن. به نظر می‌رسد جواد افشار کوشیده است صیادی را به ما نشان دهد که علاقه و ارادت به ایران و اسلام در عمق جانش ریشه دوانده. علاقه‌ای که در هر بزنگاه و دوراهی او را راهبری می‌کند و شمایل یک قهرمان را لحظه به لحظه کامل‌تر. فیلم اگرچه کوشیده با ریتم تند و ارائه اطلاعات زیاد، هیچ بخشی از بازه پرفشار و پر اتفاق سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ را جا نیاندازد اما همین ریتم تند بلای جانش شده و اجازه عمیق شدن در شخصیت‌ها و ریشه و دلایل اتفاقات مختلف را به ما نمی‌دهد. 

«سینما سوره» راه خود را با «رها»، «صیاد» و «فریاد» ادامه داد

فریاد، تلاشی برای ساخت یک اثر متفاوت و خلاف جریان سینمای ایران

«فریاد» داستان رخ دادن یک قتل در یک مرغداری دورافتاده را روایت می‌کند. داستان یک خطی و به ظاهر هیجان انگیز که هیچ خوب از کار درنیامده و تماشاگران بسیاری را از نیمه فیلم روانه خانه کرد.

لوکیشن و شخصیت‌های محدود و پرداخت نشده و ریتم کند مزید علت شدند تا نتوان به راحتی فیلم را به پایان رساند. فریاد نخستین ساخته کارگردانش محمدرضا اردلان است که کوشیده مضامین اجتماعی را لابه‌لای فیلم بگنجاند.

ساعت نزدیک نیمه‌شب است که فیلم‌ها تمام می‌شوند. هوا سردتر و حیاط حوزه هنری خلوت‌تر شده است. صحنه‌های رها و فریاد جلو چشمانم رژه می‌روند. سختی‌های زندگی و مشکلات اقتصادی و دویدن و دویدن و دویدن برای گذراندن زندگی روزمره، صدای صیاد شیرازی می‌پیچد توی گوشم: «مدتی است این سؤال رهایم نمی‌کند؛ چرا گلوله‌ها از کنارم می‌گذرند و نادیده‌ام می‌گیرند؟! شاید هنوز کاری برای انجام دادن دارم»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha