۱۴۰۳.۰۴.۰۴

کارگاه «هستی شناسی» محمدحسین ناصربخت در آخرین روز از ششمین جشنواره نقالان علوی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، محمدحسین ناصربخت در کارگاه «هستی شناسی» به تاریخچه شکل‌گیری نقالی از دوره پیش از اسلام تا کنون اشاره کرد و به بررسی روند تحول این هنر آیینی در ادوار تاریخی پرداخت.

وی اظهار کرد: هستی‌شناسی درباره چیستی و چرایی یک پدیده بحث می‌کند و اگر بخواهیم به عنوان یک روش سراغ آن رویم باید مرور تاریخی بر چگونگی شکل‌گیری نقالی  و علل بوجودآمدن آن داشته باشیم.

قصه‌گویی از قدیمی‌ترین هنرهای بشری

ناصربخت گفت: قصه‌گویی از قدیمی‌ترین هنرهای بشری است و از زمانیکه انسان دور آتش نشسته و با بازگویی حکایات و اتفافات روزمره شکل گرفته و سینه به سینه به دیگران منتقل شده است. همچنین کهن‌ترین قصه‌گویان مادران و مادربزرگ‌ها بوده‌اند و گفته می‌شود از روزگار کهن قصه و قصه‌گویی  سنتی زنانه بوده و ادبیات شفاهی از دل مادران برآمده و در تربیت فرزندان مورد استفاده قرار گرفته است.

قصه‌گویی از روزگار کهن سنتی زنانه بوده است

وی در ادامه به مکتوب شدن قصه‌ها توسط اهل سواد و قصه‌خوانی از روی متن پرداخت و سپس به فعالیت افرادی اشاره کرد که به صورت حرفه‌ای قصه‌گویی می‌کرده‌اند و با کسب مهارت و ارتزاق از طریق قصه‌گویی حرفه‌ای به انتقال دانش و تجربه زیسته از قصه‌ها می‌پرداختند.

استاد کارگاه «هستی شناسی» اولین قصه‌گویان حرفه‌ای را گوسان‌های پارتی معرفی کرد و اجرای آنها به واسطه ساز و آواز را تشریح کرد.

قصه‌گویی همیشه همراه با موسیقی سنتی بوده

ناصربخت با تاکید بر اینکه قصه‌گویی همیشه در ایران همراه با موسیقی سنتی بوده به تداوم سنت‌های کهن و استفاده از سنن قدیمی در اجراها پرداخت و گفت: در نقالی لحن‌هایی وجود دارد که نام اسطوره‌ها بر آن گذاشته شده مثل کین سیاوش و این بدین معناست که نظام‌هایی بوده که برای قصه‌گویی ساخته شده است.

وی از آیین مانوی به عنوان نقل رایج در دوره ساسانی برای روایت‌گری سخن گفت که با هدف ترویج مذهب بوده و در نوع قصه‌گویی با گوسان‌های پارتی تفاوت داشته و کیهان‌شناختی اساطیری درباره آفرینش جهان را در قالب داستان‌های اساطیری مطرح می‌کرده است.

شمایل‌سازی

ناصربخت ادامه داد: در آیین مانوی تجربه و اعتقادات منتقل می‌شده و با توجه به تصویر و کتابت، داستان توضیح داده می‌شده تا به درک راحت‌تر مخاطب عام کمک کند. واعظان مانی وقتی در سرتاسر عالم می‌رفتند از تصویر و خطابه استفاده می‌کردند و همین باعث شکل‌گیری اولین شمایل‌سازی‌ها شد.

وی همچنین به تحولات حوزه قصه‌گویی در دوره پس از ورود اسلام اشاره کرد و یادآور شد که از قرن ۴ توجه به هنر مردمی افزایش یافته و از آیین‌ها و نمایش‌های گذشته و سنت‌های کهن همزمان با دوره حکمرانان شیعه مذهب استفاده شده است. همچنین از قرن ۵ و ۶ به بعد، کسانی تحت عنوان منقبت‌خوان وارد این عرصه شدند که روایت و قصه‌هایی درباره مقدسین در کوچه و بازار می‌گفتند.

مدرس کارگاه «هستی شناسی» ششمین جشنواره نقالان علوی اجرای رسمی آیین‌های عزاداری برای امام حسین (ع) از قرن ۴ را تشریح کرد و با اشاره به شکل‌گیری ادبیات مذهبی و نگارش حماسه‌های مذهبی با الهام از قصه‌های اساطیری به حماسه یا اساطیر ملی و مذهبی، نحوه شکل‌گیری فضیلت‌خوانان و پیدایش پدیده سخنوری پرداخت.

معرکه

وی همچنین در سخنانش به ملاحسین واعظ کاشف سبزواری و کتاب فتوت‌نامه سلطانی که بوتیقای اهل معرکه است و به روش‌های اهل فتوت و گرایش‌های عرفانی‌شان و آداب و رسوم فتوت پرداخت و ضمن اشاره به ویژگی‌هایی که در معرکه اهمیت دارد، اقسام معرکه را که شامل معرکه اهل زور، معرکه اهل بازی ومعرکه اهل سخن می‌شود را شرح داد.

قصه‌گویی از روزگار کهن سنتی زنانه بوده است

ناصربخت همچنین یادآور شد که یک گروه از معرکه اهل سخن، قصه‌گویان هستند و قصه را برای عبرت و تذکر و حکمت‌اندوزی می‌گفتند بنابراین آنها خود این حکمت‌ها را اندوخته بودند و بر کلام احاطه داشتند.

قهوه‌خانه، مرکز برگزاری آیین و قصه‌گویی

وی در سیر روایتگری به سه مکتب قصه‌گویی مکتب خراسانی، مکتب اصفهانی و مکتب تهرانی اشاره کرد و افزود: در همه آنچه در منظومه‌های حماسی می‌بینیم خصیصه‌های تکرار شونده‌ای وجود دارد که در مکتب خراسانی نمونه‌اش قابل مشاهده است. در این مکتب خراسانی مهم قصه و بیان حکمت نهفته در قصه است که شیوه ساده‌تری در قصه‌گویی است. در مکتب اصفهانی که از دوره صفویه آغاز شد قهوه‌خانه‌ها به مراکزی برای برگزاری انواع آیین‌ها و محلی برای تجمع هنرمندان تبدیل شدند اما این کاربرد با ورود رسانه‌های جدید و تغییر پاتوق هنرمندان تغییر یافت و جنبه سرگرم‌کنندگی و نمایش اجراها بیشتر شد. سپس دراویش فرقه خاکسار فعال شدند و شمایل گردانی با استفاده از آینه شکل گرفت و سپس نقاشی پشت شیشه و بعدها نقاشی روی دیوار و در نهایت تصویرکردن شمایل بر اساس قصه‌ها روی پارچه انجام شد.

ناصربخت با اشاره به اینکه نقاشی روی پارچه بر اساس روایت قصه‌گو و تصویری که در ذهن نقاش نقش بسته بود، نقاشی می‌شده گفت: با گسترش شمایل‌خوانی پرده‌هایی با عنوان پرده درویشی بوجود آمد که در گذشته تنوع داشته و نقاشی روایت‌های عاشقانه و حماسی و ... بوده اگرچه آنچه به صورت پرده به دست ما رسیده بیشتر پرده‌های عاشورایی است.

وی با تاکید بر اینکه پرده‌های عاشورایی در میان روایت‌های مذهبی اهمیت بیشتری پیدا دارد اظهار کرد: در مرکزیت پرده عاشورایی شخصیت امام حسین(ع) قرار دارد که مقدسی است که شهید می‌شود.

سنت گریز را یکی از تکنیک‌های نقل ایرانی

ناصربخت در ادامه بحث گریز در نقل‌های مختلف به واقعه عاشورا و مسائل روز را مطرح کرد و سنت گریز را یکی از تکنیک‌های نقل ایرانی برشمرد که باعث تعویق در داستان‌گویی و تفسیر جدید می‌شود و یک زمان را به زمانی دیگر متصل می‌کند.

وی همچنین پرده‌های درویشی و عاشورایی را چنین تشریح کرد: معمولا در پرده، ۲ تصویر بزرگ وجود دارد که یکی در مرکز است و دیگری در گوشه سمت راست نقال. همچنین در کنار پرده تصاویر کوچک از حکایات وجود دارد که به سفارش نقال و پرده‌خوان کشیده شده است. در گوشه‌ای از پرده غرفه‌های بهشت و در مرکزیتش امیر المومنین (ع) در کنار حوض کوثر و دیگر انبیا در غرفه‌های دیگر ترسیم شده‌اند. در پایین پرده هم مار غاشیه و جهنم نقاشی شده است. اتفاقی که در نقاشی قهوه‌خانه‌ای رخ می‌دهد این است که شخصیت‌های برجسته بزرگتر تصویر می‌شوند و آنها که نقش کمتری دارند کوچکتر نقاشی شده‌اند به گونه‌ای که بیننده حس می‌کند تصاویر بزرگ، جلوتر هستند و این بعد نمایی مقامی است.

مدرس کارگاه «هستی شناسی» ششمین جشنواره نقالان علوی تکنیک گریز و ساختار قصه در قصه را عامل شکل‌گیری طومارها و اضافه شدن داستان‌ها و قصه‌ها معرفی کرد که امکان فی‌البداهه‌گویی در نقالی را بوجود می‌آورد.

وی همچنین افزود: اساتید قصه‌گویی با مکتوب کردن قصه‌هایشان طومارهای قصه‌گوی بوجود آوردند که قدیمی‌ترین آنها به دوره صفویه باز می‌گردد.

طومار

ناصربخت درباره زبان طومارها و نقل ایرانی هم تشریح کرد: زبان طومارهای قدیمی ایرانی نزدیک زبان مردم است چراکه نقالان و قصه‌گویان از عوام بودند و بیشترین مخاطب این آثار هم مردم هستند. بر همین اساس هم از بیان چیزهایی که برای مخاطب قابل فهم نباشد و اصطلاحات سنگین و تزئینی باید پرهیز شود و رد صورت استفاده حتما باید با توضیح همراه باشد تا مخاطب حس کند نقال و قصه‌گو از جنس خود اوست.

وی در پایان این کارگاه به مکتب اصفهان که بیشتر شکل نمایشی داشته و مکتب تهران که اوج نمایش است و قصه‌گویی آن تحت تاثیر نمایش قرار داشته پرداخت.

در این جلسه پایان‌نامه برتر ششمین جشنواره نقالان علوی ارائه شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha