ویژگی بارز شخصیت آیتالله باریکبین را چه میدانستید که به خاطرش دستبهقلم شدید؟
ایشان ۳۳ سال امامجمعه شهر قزوین، جزو اشخاص برجسته دوران انقلاب و شاگرد امام بودند و همچنین فعالیتهای سیاسی و فرهنگی مهمی در قزوین داشتند. مجموع این ویژگیها باعث شد که به زندگی ایشان بپردازم.
قبل از مرحوم شدن ایشان آشنایی خاصی با ایشان داشتید؟
در سال ۵۷ در کوران انقلاب که مردم به تظاهرات و راهپیمایی میپرداختند با اینکه سن کمی داشتم با خانواده در این برنامهها حضور فعال داشتم. یکی دو بار به یاد دارم در پایان تظاهرات در بیرون دانشکده غزالی سابق، کنار خیابان خیام قزوین تریبون گذاشتند و ایشان برای مردم به سخنرانی پرداخت. بعد انقلاب نیز به دلیل انتصاب ایشان به سمت امامجمعه شهر قزوین، دورادور با ایشان آشنایی داشتم. اما موارد کاری هم پیش آمد که خدمت ایشان رسیدم.
به نظر شما کدام ویژگی شخصیتی آیتالله باریکبین باعث حائز اهمیت شدن کتاب شد که توانست عنوان «کتاب برگزیده تاریخ انقلاب اسلامی» را کسب کند؟
تقوا یکی از ویژگیهای برجسته ایشان بود و به همین دلیل بنده عنوان کتاب را «سلوکی در پروا» نامیدم؛ زیرا راه و مشی ایشان ترس و خوف از پروردگار بود که باعث شد به دنبال کسب منافع شخصی، گروهی و حزبی نباشند و این ویژگی، تهیه این کتاب را برای من جذابتر کرد. همچنین صبوری ایشان باعث پرهیز از دخالت در بسیاری از امور غیرمرتبط میشد و به این سبب بعضیها بیانگر این مطلب بودند که «مدیریت ایشان ضعیف است» و این حرف نادرستی بود که انتها نداشت. ایشان مدیریت ویژه خودشان را داشت که توانست با اتکای به آن، ۳۳ سال امامجمعه شهری در نزدیکی پایتخت، با فعال بودن جریانهای سیاسی تأثیرگذار در آن را اداره کند.
شما در مصاحبههای که درگذشته راجع به کتاب و شخصیت آیتالله باریکبین داشتید، بر ویژگی جریان شناسی ایشان بسیار تأکید داشتید از توضیحات لازم در این راستا برای ما بگویید.
در دورهی زندگانی بعد از انقلاب حضرت امام، جناح فقها معروف به راستها و جناح چپها که علمای اش از فقاهت کمتری نسبت به جناح دیگر بهره میبردند، در عرصهی سیاسی آن زمان فعال بودند. آیتالله باریکبین بیشتر با جریان چپ روحانیون مرتبط بودند؛ اما این باعث نمیشد که ایشان به دنبال باندبازی و عده و عُده باشد بلکه با در نظر گرفتن تقوا بهجای رعایت جناحبندی، خدا را در نظر میگرفت و به همین دلیل پس از رحلت امام و نصب حضرت آیتالله خامنهای به سمت رهبری، ایشان نه به خاطر محافظهکاری بلکه از روی درایت و دلسوزی، تابع ولایتفقیه بودند و بابتش هزینههایی پرداخت کردند که در کتاب منعکسشده است.
در مورد این هزینههای سنگین، مصداقیتر صحبت کنید.
برای مثال شیخ قدرتالله علیخانی یکی از افرادی بود که در امور دخالت بسیار میکرد و رعایت کننده تقوا هم نبود بلکه دقیقاً نقطه مقابل آیتالله باریکبین بود. آیتالله باریکبین براثر فشارها رابطه خودشان با ایشان را قطع کردند و در خطبههای نماز جمعه از او اعلام برائت نمودند و شیخ قدرتالله علیخانی هم دفترچهای را در دفاع از خود چاپ کرد که در ضمانم کتاب آوردهام.
البته لازم به ذکر است، در مقاطع حساسی که شیخ قدرت الله علیخانی نمایندهی مجلس بود، قدمهای درستی در جهت تبعیت از رهبری برداشت که موجب دلخوری اصلاحطلبها و چپها در مرکز شد.
شما بر روی ساده زیستی و سبک زندگی ایرانی اسلامی ایشان بسیار تأکید داشتید، شاهد مثالی از این موضوع عنوان کنید.
آیتالله باریکبین فوقالعاده سادهزیست بود. اقلها را در زندگیشان رعایت میکردند. ایشان یک حسابی به نام خودشان داشتند و در وصیتنامه خود یادآور آن میشوند و میگویند:«حسابی به نام من است، اما وجه داخل آن متعلق به من نیست.»
این مبلغ، مجموع بخش اندکی از وجوهات شرعی بود که مردم طی سالیان به ایشان تحویل میدادند و ایشان میتوانستند در جهت رفع امور زندگی و معیشت از آن استفاده کنند. با آن مبلغ موسسهای در حوزه عمرانی و فرهنگی تشکیل شد. مدرسهی صالحیهی قزوین را از محل همان وجوه، بازسازی و ترمیم کردند.
این ساده زیستی بر آمده از هویت و سبک زندگی ایرانی اسلامی است که در دل یک زیست و الگوی بوممدار میبینم و قابل اشاعه در جامعه است. ایشان الگویی از مدیریت بوممدار را با همه نواقصی که در این راه نرفته وجود داشته، ارائه کردند.
لازم به ذکر است، علاقهمندان میتوانند جهت سفارش این کتاب به سایت انتشارات سورهمهر به نشانی https://sooremehr.ir/?p=۴۰۸۲ مراجعه کنند.
نظر شما