به گزارش روابط عمومی حوزه هنری به نقل از روزنامه جوان، پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی به تازگی کتابی پژوهشی را با عنوان «نقاشی و اعتراض» به چاپ رسانده که یک جلد از مجموعه ۱۰ جلدی است و به زندگی و آثار هنرمندان معترض معاصر جهان اختصاص دارد؛ هنرمندانی که نام برخی از آنها در تاریخ هنر ثبت شده است و توانستهاند در کنار هنرمندان کمترشناختهشده با زبان هنر در مقابل ظلم و بیعدالتی بایستند. در این باره، گفتوگویی با محمدرضا وحیدزاده، نویسنده «نقاشی و اعتراض» داشتهایم که در ادامه میآید.
فرآیند معرفی هنرمندان معترض چگونه شکل گرفت؟
پرداختن به موضوع اعتراض از نگاه هنرمندان، یک پروژه چندساله است که با کتابی تحت عنوان «شعر و اعتراض» از مجموعه «نگاهی به زندگی و آثار شاعران معترض جهان» آغاز شد. در زمان آمادهسازی کتاب، حین مطالعه زندگی شاعران بنام و شناختهشدهای، چون لنگستون هیوز، ریتسوس، امیری باراکا، نزار قبانی، امهسزر و گونترگراس، با افراد دیگری هم در جهان آشنا شدم که هنرشان را به میدان آورده بودند و با ایستادن در قله هنر، همزمان مسئولیتهای اجتماعی و دغدغهها و تعهدهای اجتماعی خود را نیز پیگیری میکردند، از این رو متوجه شدم این دایره میتواند خیلی وسیعتر باشد و این محدود به شاعران نیست و ما در میان نقاشان هم هنرمندان برجسته و بزرگ زیادی داریم که در کشورهای مختلف و با ویژگیهای هنری مختلف کار کردهاند و لحظهای زندگی و کارهای هنریشان خالی از جنبه اجتماعی و تعهدشان به حقیقت و مردم نبوده است. من به واسطه آشنایی و مطالعه نوع اعتراض هنرمندان به این نتیجه رسیدم که پرداختن به هنرمندان معترض میتواند پروژهای ادامهدار باشد، بنابراین این موضوع را با پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی مطرح کردم که با استقبال خوبی مواجه شد و به عنوان طرح کلان به تصویب رسید و بنا شد تا ۱۰ مجلد با این موضوع را در رشتههای هنری مختلف ادامه دهیم.
تفاوت این هنرمندان با دیگر فعالان حوزه هنر در چه بود؟
هنر برای این افراد همواره به مثابه ابزار و سلاحی بوده است که با آن سعی میکردند با آنچه ناراستی و سیاهی میدانستند، مبارزه کنند. در حیطههای مختلف هنری، هنرمندان بزرگی وجود دارند که نه لزوماً متعلق به جریان فکری خاص، بلکه با وجود مسلکهای متفاوت و با اعتقادات و باورهای مختلف به حقیقت متعهد هستند و نمیتوانند در برابر ظلم سکوت کنند و با هر امکانی به میدان میآیند و به واسطه هنرشان با ظلم مبارزه میکنند.
تاکنون چند مجلد از این مجموعه پژوهشی به چاپ رسیده است؟
تاکنون دو مجلد از این مجموعه در رشتههای نقاشی و شعر به چاپ رسیده است. نگارش، گرافیک، عکاسی، نمایش، داستان و هنرهای مفهومی به پایان رسیده و کار کتابهای سینما و موسیقی تازه شروع شده است.
آیا اعتراضها صرفاً به مسائل اجتماعی اختصاص دارد؟
وقتی از اعتراض میگوییم، هر چیزی میتواند اعتراض تلقی شود، حتی میتواند اعتراض ناحق باشد، برای مثال در جریان جنگ وحشتناک در غزه، افرادی که در سرزمین غصبی حضور دارند، به دولت وحشی و سفاک، معترض هستند که چرا بیشتر نمیکشد! یا خواستار مداخله امریکا هستند و واکنشهای جهانی را برنمیتابند و حق خود میدانند که این حجم از وحشیگری را داشته باشند. همچنین در دنیا افرادی وجود دارند که به مسائل اخلاقی معترض هستند و میخواهند حد بیشتری از بیبندوباری را داشته باشند، بنابراین تحصن میکنند و سازمانهای مردمنهاد دارند، از این رو دنیا صحنه رنگارنگ مرامها، مسلکها و دیدگاههای مختلف است و ما لزوماً با همه آنها موافق نیستیم. ما به اعتراضی که علیه انسانیت است و به خوی حیوانی بشر مدرن میدمد، معتقد نیستیم ولی این یک پیشفرض است و وقتی میگوییم هنر معترض منظور هنری در جهت دادخواهی و اعتراض به ناراستی است، نه هنر اعتراضی. در مجموعه «شعر و اعتراض» بخش زیادی از زندگی ریتسوس با مبارزات علیه اشغالگران و کسانی که به یونان به عنوان وطنش تجاوز کردهاند، گره خورده است، اگرچه محدود به آن نمیشود و به عبارتی حواسش به بیرون از مرزها هم است و نگاه جهانی هم دارد. همچنین لنگستون هیوز که به یک جغرافیای فرهنگی و دوره تاریخی دیگری تعلق دارد، در اعتراضات و جنبشهای مدنی رنگینپوستها در امریکا حضور دارد و از منظر دیگری با بیعدالتی مبارزه میکند و منشأ این ظلم را هم به درستی میشناسد و آن را نادیده نمیگیرد. روح آزاده او میتواند پیونددهنده همه مردمان عدالتخواه و آزاده در جهان باشد. ناظم حکمت هم بخش زیادی از عمر هنریاش را به خاطر مبارزاتش با دولت متحد امریکا یعنی دولت آتاتورک، در زندان و تبعید گذرانده، اما این باعث نشده است حواسش از بیرون از مرزها پرت شود، بنابراین به خیلی از مسائل جهانی هم واکنش نشان داده و منشأ این بیعدالتی را هم دیده است. هنرمندانی که در این کتاب به آنها پرداختهایم، حیطههای کاری بسیار متفاوتی دارند؛ یکی درگیر یک جنگ مهم، یکی درگیر مسائل سیاسی کشور خود و دیگری درگیر بحران اجتماعی یا زیستمحیطی بوده، ولی به واسطه اعتراض به ناراستی در یک دستهبندی قرار گرفتهاند و البته همه آنها در جایی هم در برابر امپریالیسم جهانی به عنوان نشانه و نماد کامل این بیعدالتی و ظلم غایی ایستاده و ساکت نماندهاند، البته ما فقط به این جنبهها نپرداخته بلکه سعی کردهایم تمام ابعاد زندگی این هنرمندان را به شکل بسیار جذاب، خواندنی و دراماتیک مرور و زمینه شکلگیری صدای اعتراض را جستوجو کنیم تا بفهمیم که چه عاملی زمینهساز اعتراض شده است. گاه تجربیات دوران کودکی یا وقایعی که در دوره جوانی برایشان رخ داده در انتخاب مسیر نهایی مؤثر بوده و پیداکردن ریشهها برای ما بسیار مهم است و ما میخواهیم نسبت هنر را با اجتماع و فرهنگ تشخیص دهیم و این پیوندها را بیابیم.
ردپای اعتراضها تا کجا ادامه داشته است و میان نمونههای متعدد چه تفاوتی از اعتراض را میتوان دید؟
بسیاری از اوقات شرایط و نوع اعتراض، بر فرم آثار هنری اثر میگذارد، برای مثال یک نقاش که در فضای پرآشوب و موقعیت تنشزا زندگی میکند، حتی فرم اثر هنریاش دگرگون میشود و نمونه این امر هم، سلیمان منصور، نقاش فلسطینی است که با وجود سن زیاد همچنان در حال مبارزه است، چنین فردی حتی موادی که برای اثر هنریاش استفاده میکند، تحت تأثیر جغرافیای فرهنگی و محیط زندگیاش است و با نقاش امریکایی که در فضای دیگری مبارزه میکند و در یک نمایشگاه بزرگ آثارش را به نمایش گذاشته و از مواد باکیفیت و امکانات هنری بهتر استفاده میکند، بسیار متفاوت است. نقاشان ژاپنی (موراکیها) هم که در این کتاب سراغشان رفتهایم، متعلق به دوره بعد از جنگ جهانی و بمباران هیروشیما هستند. کار این هنرمندان هم تحت تأثیر فاجعهای که در هیروشیما و ناکازاکی رخ داد، قرار گرفته و آن فاجعه انسانی روی فرم آثارشان نیز اثرگذار بوده است. ما سعی کردیم ریشه این موارد را جستوجو کنیم و به این موضوع بپردازیم که چه شد که این هنرمند به موقعیتی خاص رسید و آثارش دارای چنین ویژگیهایی شد. برای ما مرور زندگی هنرمندان معترض با کارنامه هنری این افراد، گرهخورده بود. ما هنر را در رابطه تنگاتنگ و درهمتنیده زندگی و اجتماع میدانیم و سعی داریم ریشهها را جستوجو و بازیابی و به این پیوندها و ارتباطات فکر کنیم.
هنرمندان معترض عموماً افرادی شناختهشده هستند یا با نگاه به میزان تأثیرگذاری زندگیشان مورد بررسی قرار گرفته اند؟
بخشی از این افراد، هنرمندان شناختهشده هستند، برای مثال نقاشی، چون اتو دیکس یا دیگور ریورا از هنرمندان برجسته هستند، اما شاید برخی از هنرمندانی که در کتاب به آنها پرداخته شده است از جمله فیت رینگولد، هرناندو بوترو، افراد شناختهشدهای نباشند، اما آنچه مسلم است اینکه این نقاشان افراد تأثیرگذاری بودهاند که نامشان حتی در کتابهای تاریخ هنر به دلایلی وارد نشده است. لئون گالوب به عنوان هنرمند معترض امریکایی کسی است که از سوی امریکاییها نادیده گرفته شده و نظام سرمایهداری او را بایکوت کرده است. لئون گالوب در دوره جنگ ویتنام هم با کارهایش و هم با فعالیتهای اجتماعیاش هنرمندان را سرخط و راهپیمایی و نمایشگاه برگزار میکرد و تشکلهایی در اعتراض به جنگ ویتنام به راه میانداخت. برخی از این هنرمندان برای ما ناشناخته هستند، مثل هنرمندان ژاپنی (موراکیها). جامعه ما آنها را نمیشناسد، ولی آنها در دوره خود تحولی ایجاد کردهاند و هم با فرم هنری و هم با نمایشگاههایی که برگزار کردهاند، توانستهاند بر اتفاقات سیاسی و اجتماعی پیرامونشان، چون مسابقه تسلیحاتی و دستیابی به سلاحهای اتمی که در جنگ سرد وجود داشته، اثرگذار باشند. بر همین اساس باید گفت که بسیاری از این افراد، هنرمندان مؤثری بودهاند، اما برخی از آنها نامشان در تاریخ هنر ماندگار بوده و برخی برای ما شناختهشده نیستند، اما شهرت نداشتن آنها به معنای بیاثربودن فعالیتهای این هنرمندان نیست.
کنار هم قرار گرفتن هنرمندان با اعتراضهایی متفاوت از جنس مبارزه با آشوب و اعتراض به تجاوز قرار است مخاطب را به چه دستاوردی برساند؟
عموماً در رسانهها القا میشود هنری که متعهد باشد و با مسئولیتهای اجتماعی پیوند بخورد، قابل اعتنا نیست و چندان ارزش هنری ندارد، بنابراین اگر هنر بخواهد به صدر لیست نظام سرمایهداری برای حضور در میادین راه پیدا کند، باید هنر خنثی و بیاثر در زمینه اجتماعی و سیاسی باشد تا نهادهای رسانه، منتقدان، آکادمیک، جشنوارهها، جوایز و بازار به آن توجه کنند. ما میخواستیم با معرفی نمونههای برجسته در هر مجلد که از طریق این پروژه ۱۰۰ هنرمند تأثیرگذار و برجسته جهان را شامل میشود، این افسانه را زیر سؤال ببریم و بگوییم دروغی که رسانهها به خورد مخاطب ایرانی میدهند و در افکار عمومی مدام ترویج میشود و همه به این نظر رسیدهاند که هنری که میخواهد ماندگار شود، باید هنر خنثی باشد، درست نیست. ما میخواستیم با معرفی نمونههای برجسته، افسانهزدایی کنیم و با ۱۰۰ مثال نقض بگوییم که اینها مشتی از خروار است که میتواند به مخاطب نشان دهد باید در نگاهها نسبت به تفکرات و ایدئولوژیهایی که به او القا شده، بازنگری کند. به عبارتی دیگر این کار میتواند مخاطب را تحریک به فکرکردن کند.
آیا تحقیق در حوزه هنرمندان معترض ادامه خواهد داشت؟
ما فعلاً برنامه دیگری نداریم و صرفاً ۱۰ جلدی که در حوزههای مختلف فرهنگی به هنرمندان معترض میپردازد، در دستور کار قرار دارد، البته ممکن است این پروژه به شکلهای دیگری، چون برگزاری نشست و تولیدات رسانهای یا طرحهای پژوهشی دیگری پرداخته شود یا با تغییراتی در رویکرد و نحوه بیان ادامه پیدا کند.
در پرداخت به هنرمندان معترض، آیا اشارهای هم به هنرمندان ایرانی و اعتراض فعالان درونمرزی شده است؟
در هر یک از ۱۰ مجلدی که به هنرمندان معترض پرداخته شده، یک هنرمند ایرانی هم معرفی شده است و هر جایی که توانستهایم، هنرمندن ایرانی در تراز جهانی را هم معرفی کردهایم. برای مثال هانیبال الخاص در «نقاشی و اعتراض» به عنوان یک هنرمند ایرانی معرفی شده و اتفاقاً او کسی است که به خیلی از کشورها سفر کرده و با بسیاری از اهالی هنر دیدار داشته است. او با تجربه جهانی کار خود را همراه کرده و توانسته است جریانی مهم در هنر ایران راه بیندازد و این برای ما مهم بوده است. یعنی این هنرمند در اوج تبلیغات هنر مدرن و هنر آوانگارد دوره خود در امریکا حضور داشته و خیلی از نمایشگاهها و فعالیتها را از نزدیک دیده و به ایران بازگشته و در همان بین یکی از جریانهای مهم در هنر معاصر را با رویکرد انقلابی و اعتراضی تأسیس و تقویت کرده است. در ضمن، در کتابی که به شاعران معترض اختصاص دارد، به طاهره صفارزاده پرداخته شده است. او شعری جهانی دارد و با اینکه به خارج از مرزها رفته و با شاعران دنیا مراوداتی داشته، اما به ایران بازگشته و توانسته است جریانی ادبی را در کشور خود راه بیندازد. به صورت کلی به فراخور موضوع وقتی سراغ رشتهای رفتهایم، اگر هنرمند برجستهای در ایران هم وجود داشته به او هم اشاره کردهایم، برای مثال در جلد کاریکاتور ما از موقعیت برجسته سیدمسعود شجاعیطباطبایی یاد کرده و به تأثیر جهانی کاریکاتورهای وی پرداخته یا در جلد داستان سراغ جلال آلاحمد رفتهایم.
نظر شما