این روزها که همه اهالی فرهنگ و هنر کشور، جشنوارههای هنری دهه فجر را پیگری میکنند، تئاتر به عنوان نخستین رشته هنری این مجموعه جشنواره، کار خود را در حالی آغاز کرد که نمایشی از حوالی سرزمینهای طوس فردوسی زنگ افتتاح آن را به صدا درآورد؛ نمایشی با مضامین اساطیری و از تولیدات حوزه هنری که با استقبال قابل توجهی روبهرو شد.
«رؤیای اسبی به نام شبرنگ» نام این نمایش موزون است؛ نمایشی که محتوایی قابل فهم برای عموم از شاهنامه فردوسی را در چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر بیان و داستان کیخسرو، فرزند سیاوش را روایت کرد. «شبرنگ بهزاد» نام اسب سیاوش در شاهنامه است که بعدها کیخسرو، پسر سیاوش صاحب آن شد و انتخاب نام این نمایش بر همین اساس انتخاب شده است.
شبرنگ به معنای «همچو رنگ شب» به طور کل به هر چیزی که سیاه و تیره باشد، گفته میشود، همچنین به معنای اسب سیاه هم به کار رفته است. از این اسب به عنوان نشانه و یادگاری به جای مانده از سیاوش که با آن آتش را پشت سر گذاشت و پاکی خود را اثبات کرد، در این نمایش استفاده شد.
شبرنگ در این نمایش با وجود حضوری صددرصدی هیچگاه مستقیماً مورد توجه قرار نگرفت و همین امر به برجستگی آن بیش از حد معمول کمک کرد. این گروه هنری که نماینده استان خراسانرضوی در چهلودومین جشنواره تئاتر فجر بود، در دو بخش مسابقه تئاتر ایران و هویت ملی حضور یافت و با دیگر آثار این جشنواره به رقابت پرداخت.
یکی از مهمترین ویژگیهای این نمایش که به کارگردانی محمد جهانپا چهار اجرا در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر داشت، گروه حرکت آن بود که کاملاً در خدمت ارائهای روشن از محتوا، معنا و مفاهیم نهفته در شاهنامه فردوسی به مخاطب قرار گرفت و آن را شگفتزده کرد.
جای خالی آثار اقتباسی از روایات اساطیری ایران در هنرهای نمایشی ما آنچنان حس میشود که تماشای «رؤیای اسبی به نام شبرنگ» رؤیاییترین لحظات مخاطب را رقم میزند و به تحقق آن رؤیا کمک میکند.
امید است جشنواره چهلودوم تئاتر فجر با خلاقیت و تنوعی که در آثار اجرایی خود از جمله این نمایش داشته است، راه تازهای برای ورود جدی گروههای نمایشی سراسر کشور به اقتباس از ادبیات کهن فارسی باز کند و انگیزهبخش آنان باشد.
گفتنی است، نمایش «رویای اسبی به نام شبرنگ» از تولیدات حوزه هنری استان خراسان رضوی است که در چهل و دومین جشنواره تئاتر فجر تقدیر بهترین طراحی گریم را دریافت کرد.
نظر شما