علیرضا ارسنجانی (از استادان پروژه باغ رمان ایرانی)- کنجکاوی خوانندگان (و هنرآموزان نویسندگی) از تجربه نویسنده، موضوعی جذاب، خواندنی و شنفتنی را ایجاد کرده. از سویی دیگر، نویسندگان نیز مشتاقند علاوه بر آموزش فنی به هنرجویان، روند نویسندهشدن خود را به مخاطب ارایه کنند. امکان ندارد بشود اثبات کرد شخصی «ذات نویسندهشدن» را دارد یا ندارد. بسیاری از علاقهمندان در آغاز راه میخواهند نخست به اینپرسش پاسخ دهند، سپس تصمیم بگیرند به اینعرصه وارد شوند یا نه.
با شنیدن (و خواندن) سازوکار رماننویسی دوستانِ رماننویس، بیتوجه به جزییات مسیر، بهنظر میرسد علاوه بر علاقه و تلاش، انگار عوامل دیگری نیز به رماننویسان کمک کرده؛ رماننویسان (مستقیم یا ضمنی) «سروکار داشتن با هنر» را عامل نخستین نوشتن دانستهاند؛ ارتباط با هنر، چه از کودکی و خانواده شکل گرفته باشد، چه در دوران دانشجویی، چه محیط کار، هسته نخستین هنرمندی را در نویسنده ساخته است. رماننویس شاید با دیدن یک کاریکاتور، شاید با خواند یک شعر، شاید با شنفتن یک موسیقی یا هر رخدادی دیگر، به این نتیجه رسیده که «در جهانِ هنر لذتیست که در جهانِ بیهنری نیست».
پس از مواجهه با هنر در قامت مخاطب، مرحله «آزمون خلق» پیش آمده؛ به اینمعنی که رماننویس خودش را در یکی از شاخههای هنری آزموده. جهت سادگی ارایه منظور، از شیوه قدیمیِ مثال بهرهمند میشوم؛ به عنوان نمونه، فرض کنید نویسنده این نوشتار سال چهارم ابتدایی کتاب «آیینه ارسنجان» را از توی تاقچه اتاق برداشته و برگ زده. خطِ خوشنویسان همشهری خود را در کتاب دیده. از روی خوشنویسیها رونوشت زده. ذرهذره به خوشنویسی علاقهمند شده. چهاردهسالگی رفته کلاس خوشنویسی. از اتاق بغلیِ کلاس خوشنویسی صدای تشویق را شنیده. رفته در اتاق انجمن ادبی نشسته، شعر شنیده. بهنظرش رسیده میتواند شعر بنویسد. انجمنیها کتابهایی را معرفی کردهاند. به کتاب داستان گرایش پیدا کرده. به این نتجه رسیده که با نویسندگی بهتر از هر هنر دیگری میتواند اندیشهاش را به اشتراک بگذارد.
به دلیل محدودیت زمانی و ارایه سریعتر و دریافت بازخورد، اغلب نویسندگان، با داستانکوتاه در راه نویسندگی گام برداشتهاند. بسیاری در همان داستان کوتاه ماندهاند و با آن زندگی کردهاند؛ یا توان نوشتن رمان را در خود ندیدهاند، یا به همان دلیل زودبازدهی، داستان کوتاه را با جدیت پیگیری کردهاند.
به گمان نگارنده ایننوشتار، رمان تنها بستریست که میتوان در آن حرف حساب زد. تصور کنیم (ضمن احترام به مجسمهسازی) یک مجسمهساز تا کجا میتواند هنر و اندیشهاش را ارایه کند؟ چندنفر میتوانند به اثرِ این هنرمند دسترسی داشتهباشند؟ چند مخاطب میتواند از هنرِ اینهنرمند حظ ببرد؟ با این هنر، زندگی و اندیشه چندنفر را میتواند به تعالی برساند؟ همچنین اینهنر در جند بُعد میتواند بر روح روان مخاطب اثر بگذارد؟
گمانم رسیدن به پاسخِ پرسشهای پیشین ساده باشد. اینمثال در مورد دیگر هنرهای «محدود به ماده» نیز به همینمنوال است. نقاشی، موسیقی، نمایش، خوشنویسی و دیگر هنرهای مدرنی که با ماده خلق میشوند، از این محدودیت رنج میبرند.
اما قصه رماننویسی متفاوت است. هنر نوشتن، به وسعت زمین و به طول تاریخ بشریت قدمت دارد. رماننویس با تنها ابزارش، یعنی «واژه»، میتواند تمام زاویهها ذهنش را به مخاطب منتقل کند. مخاطبِ محدودی ندارد. انسان خرمند (هموساپیینس) قصهمحور رشد کرده. یعنی هم دوست دارد قصه بگوید، هم دوست دارد قصه بشنود. و تلاش میکند با بهرهمندی از قصهها خودش (و دیگران را) به تعالی برساند.
تنها هنر رمان است که میتواند همچون آیینه تمامنما، به شیواترین وجه ممکن و در قالب واژهها اندیشه انسان را بیان کند. از سویی دیگر، نظر به قابلترجمهبودن ابزار رمان (واژه)، نویسنده میتواند در لحظه نگارش، تمام انسانهای همعهد خود (و آینده) را مخاطب قرار دهد. از ماندگاری هنر رماننویسی همین بس که «گیلگمش» کماکان خواننده دارد و کماکان حس امید و عشق به زندگی را در خواننده برمیانگیزد. اگرچه هرروزه هنرهای نوینی به جامعه بشری عرضه میشود، اما ایلیاد و ادیسه کهنه نمیشوند؛ شاهنامه همواره خواننده دارد و همچون چراغی راهنمای نویسندگانی ایرانی در خلق شخصیت و پیریزی رخدادهای رماننویسان ایرانی است.
شاید در نگاه سطحی و موقتی، بهنظر برسد هنرهای نوینی همچون سینما طیف گستردهای از مخاطب را به خود جذب کرده، اما بنمایه داستانیِ (و رمانی) سینماست که آن را سرپا نگه داشته.
خلاصه آنکه خدا را سپاس که توان نوشتن (و خواندن) رمان را به ما عنایت کرده تا بتوانیم اندیشهها، احساسات، عواطف، غمها، شادیها و امید را با دیگر انسان همرسانی کنیم.
«باغ رمان ایرانی» پروژهای ملّی است که توسط مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری اجرا میشود. در این پروژه فرصتی فراهم شده تا 44 داستاننویس مستعدی که کمتر فرصت بروز استعداد به آنها داده شده، زیر نظر 20 استاد داستاننویسی به خلق آثار ارزشمند بپردازند.
علاقهمندان برای شرکت در این دوره، میتوانند «طرح رمان» خود را با موضوعات آداب و رسوم محلی، تاریخ و اعتقادات ملّی، هویت و خانوادة ایرانی به همراه «سوابق ادبی» تا 20 اسفند 1401 به نشانی bagheroman44@gmail.com بفرستند. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره 02191088477 تماس بگیرید.
نظر شما