در مراسم اختتامیۀ پانزدهمین دورۀ جایزه ادبی جلال آلاحمد، کتابهای «حاج قاسمی که من میشناسم» و «شاید پیش از اذان صبح» با رای داوران، به عنوان آثار برگزیده بخش ویژۀ مستندنگاری دربارۀ شهید سپهبد قاسم سلیمانی معرفی شدند. کتاب «شاید پیش از اذان صبح» که از انتشارات سوره مهر حوزه هنری است، شامل خاطرات و دلنوشتههای احمد یوسفزاده برای سردار سلیمانی است. یوسفزاده در این کتاب با مخاطب قرار دادن حاج قاسم، خاطرات سالهای دور و نزدیک را با ایشان مرور میکند. او حالا در گفتوگو با خبرنگار روابط عمومی حوزه هنری از تصمیماش برای انتشار این کتاب و روند نوشتن آن میگوید.
دلنوشتههایی برای حاج قاسم
یوسف زاده با اشاره به اینکه کتاب «شاید پیش از اذان صبح» مجموعهای از دلنوشتههای وی برای حاج قاسم است، میگوید: قبل از شهادت سردار، معمولا برای ایشان مطالبی مینوشتم و هیچ وقت هم این نوشتهها به دست ایشان نرسید؛ یا خودم کم کاری کردم و یا فکر میکردم ایشان آنقدر مشغله دارند که فرصت خواندن این نوشتهها را ندارند. هرچه بود، رابطه دلی من با ایشان خیلی زیاد بود. چون ایشان فرمانده من بودند و روز اعزام به جبهه از زیر دست ایشان به نوعی فرار کرده و اعزام شده بودیم، چون به دلیل سن کم ایشان اجازه اعزام به ما نمیدادند. بعد از شهادت سردار سلیمانی، باز هم نوشتههای من درباره ایشان ادامه داشت. ۶ ماه بعد از شهادتش بود که به ذهنم رسید این نوشتهها را چاپ کنم و نتیجه آن کتاب «شاید پیش از اذان صبح» شد.
پیش از اذان صبح از کجا آمد؟
احمد یوسفزاده درباره نام کتاب اینطور توضیح میدهد: اسم کتاب بر میگردد به صبح تشییع پیکر سردار در کرمان که به خاطر ازدحام جمعیت با مشکل روبرو شده بود و تعدادی از مردم بر اثر ازدحام جمعیت جان باخته بودند. آن روز کسی نمیدانست مراسم تدفین کی انجام میشود. حدود ساعت ۱۱ شب با دوست مشترکمان سردار حسنی تماس گرفتم و از او زمان مراسم تدفین را پرسیدم. سردار حسنی خیلی سربسته گفت: شاید پیش از اذان صبح. من ساعت ۳ بامداد از خانه راه افتادم به سمت مسجد صاحب الزمان و گلزار شهدای کرمان و جایی که قرار بود سردار در آنجا آرام گیرد. شب بسیار سردی بود، هرطور بود خودم را رساندم و از نزدیک شاهد تدفین سردار سلیمانی بودم. دقیقا همان طور که سردار حسنی گفته بود، حاج قاسم پیش از اذان صبح به خاک سپرده شدند و وقتی اذان صبح از گلدستههای مسجد صاحب الزمان بلند شد سردار در خاک آرام خفته بود.
در کتاب از چه روایت میشود؟
این نویسنده که پیشتر در کارنامه خود آثار موفقی همچون «آن ۲۳ نفر» و «اردوگاه اطفال» را دارد، روند نگارش کتاب را اینطور تعریف میکند: برای نگارش کتاب خودم هم مانده بودم از کجا شروع کنم و راوی کی باشد. دوست داشتم خودم مستقیما با حاج قاسم صحبت کنم و بالاخره نوع نگارش اینطور شد که من خاطرهها و اتفاقها را برای سردار تعریف میکنم. مخاطب نوشتهها، خود سردار سلیمانی است. من نوشتههایی که از قبل داشتم را ویرایش و دسته بندی کردم. بعضیها خاطرات خود من است، مانند حضور ایشان در پشت صحنه فیلم «آن ۲۳ نفر» یا نامهای که برای من نوشته بودند. حاج قاسم بعد از خواندن کتاب «آن ۲۳ نفر» نامهای صمیمی برایم نوشت و باعث افتخار من بود که نامه را به اسم کوچک من شروع کرده بود. نوشته بود: « احمد عزیز، با خواندن کتاب غبطه خوردم که چرا یک شب از آن شبها در پرونده من نیست.» به هر حال بزرگی کرده و نامه را با اسم من شروع کرده بود و بسیار محبتآمیز درباره ۲۳ نفر گفته بود. ایشان قبلا هم درباره ۲۳ نفر در سخنرانیهایشان صحبت میکردند؛ چون ۱۷ نفر از این ۲۳ نفر، بچههای کرمان بودند و سردار از نزدیک با آنها آشنا بودند. در دیدارهایی که با سردار قبل از شهادتشان داشتیم، خواهش کرده بودم که زمانی را برای اکران خصوصی فیلم «آن ۲۳ نفر» بگذارند که موکول شده بود به بعد از سفرشان که متاسفانه آن اتفاق افتاد. هر تعداد خرده روایتهایی که خودم و دوستانم از سردار داشتیم، جمعآوری کردم و در قالب کتاب «شاید پیش از اذان صبح» منتشرشد و خوشبختانه با استقبال خوبی روبرو شد و به چاپ چهاردهم رسید.
ماجرای دلنوشتههای دختران عراقی
این برگزیده جایزه جلال درباره بهترین بازخوردهایی که از کتاب گرفته اینطور میگوید: پیامی از یک دختر عراقی دریافت کردم که نوشته بود: «من این کتاب را با اشک و اندوه خواندم، این کتاب من را به سپیده دمی برد که حاج قاسم در فرودگاه بغداد به شهادت رسید.» بعدها با آن دختر دانشجو صحبت کردم و نتیجه این شد که وی دلنوشتههای دختران عراقی را درباره حاج قاسم جمعآوری کند و برای من بفرستد و من آنها را ترجمه و در یک کتاب مجزا منتشر کنم.
بی خبر بودم!
یوسف زاده بابیان اینکه من از ارسال کتابم به دبیرخانه جایزه جلال بیخبر بودم افزود: ظاهرا ناشر کتاب (انتشارات سوره مهر) این زحمت را کشیده و آن را به دبیرخانه فرستاده بودند و خوشبختانه بین ۶۳۰ اثر که درباره سردار سلیمانی نوشته شده بود، ۱۲ اثر انتخاب و نهایت ۲ اثر به عنوان برگزیده انتخاب شد که یکی از آنها «شاید پیش از اذان صبح» بود.
انتهاي پيام/
نظر شما