به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، نشست «زایش متن در گفتمان مقاومت» با محوریت کتاب «من پناهنده نیستم»، عصر امروز، ۱۱ مهر در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
در این نشست «حسین شهرستانی» پژوهشگر، «ابراهیم اکبری دیزگاه» نویسنده و جمعی از اصحاب قلم، حضور داشتند.
بنا براین گزارش، بعد از تلاوت آیاتی از قرآن و پخش سرود ملی، برنامه آغاز شد و ابراهیم اکبریدیزگاه طی سخنانی گفت: من کتاب «من پناهنده نیستم» را در ذیل ادبیات مقاومت قرار میدهم و آن دارای قید توضیحی است.
وی ادامه داد: در تاریخ بشری، ادبیات اصیل ذاتاً مقاومت را با خود به همراه دارد و مفهموم مقاومت مندرج در ذات ادبیات اصیل است. حال، مقاومت یعنی چه؟ به نظر من مقاومت یعنی ایستادگی، تقلای خیری در مقابل شر. و تقلای خیر در برابر حق، معنایی است که همیشه در ادبیات اصیل موجود بوده است.
استثنای مبارزه صهیونیستی با زیستن گره خورده است
این نویسنده بیان داشت: همواره افرادی که خود را در معرض ادبیات اصیل قرار دادند انسانهای مقاوم و اهل استقامت بودند و از این رهگذر اصیلترین کتابها و متنها، متون مقدس هستند. این متون انسان را دعوت می کنند در مقابل کفر و شرک مقاومت کنند.
اکبری دیزگاه اظهار داشت: اگر بخواهم درباره این کتاب صحبت کنم باید بگویم این اثر روایت انسان فلسطینی است که در مقابل شر یهودی مقاومت می کند.
مقاومت، شکل اعلای جنگ است، در تاریخ بشر همیشه جنگ و مبارزه و غلبه بوده است. در تاریخ کشورمان هم سه بار مغلوب شدن وجود داشته است. منطق غالب و مغلوب در کل دنیا وجود دارد، اما همیشه اگر قرار باشد عدهای را بکشند، میکشند ولی زنان و فرزندان آنها میمانند و تحت قانون کسانی که حاکم شدند زندگی میکنند، نمی خواهم بگویم بد است یا خوب ولی بشر چند هزار سال با این قانون زندگی کرده است. اما استثنای مبارزه صهیونیستی با امر زندگی و زیستن است. یهود و انسان یهودی برآمده از کتاب عهد عتیق است. این انسان و دیدگاهش میگوید، ما با مبارزه کاری نداریم و غیر یهود باید یا با قتل، یا با حذف یا با فرار پاک شود.
اکبری دیزگاه ادامه داد: تمام انسانها برای وجودشان تلاش می کنند و انسان فلسطینی تقلایش این است که پاک و حذف نشود و اتفاقا اینجاست که معنای دیگر مقاومت نمود مییابد. مقاومت ممارست وجود در برابر عدم است و اگر جنگ نباشد عدم بر وجود غلبه میکند. این کتاب، روایت میکند که انسان فلسطینی ممارست و مقاومت میکند که پاک و حذف نشود و فلسطینی بودن خود را از دست ندهد. در این رهگذر چه اتفاقی می افتاد؟ پاسخ این است که اغلب، جنگ را مردان روایت می کنند ولی لحن زنانه ای و زنانگی که در این کتاب است شکلی از مقاومت را به ما می آموزد که فقط مخصوص انسان فلسطینی نیست و هر کسی که بخواهد زندگی مقاومتی داشته باشد باید این کتاب بخواند.
در ادامه نشست، کلیپ «طنطوره » برای حضار در سالن پخش شد.
در این مستند نگاه یهود به داستان کتاب به تصویر کشیده شده بود.
باید انسان اسرائیلی هم عمیقتر بشناسیم
در ادامه برنامه، حسین شهرستانی گفت: کتاب «من پناهنده نیستم» را یک روایت زنانه از موقعیت انسان آواره میدانم که از سرزمین خود کوچانده شده آن هم توسط مردمی که آوارگی بنیان وجودی آنهاست. یعنی یهودیان تصور می کردند که سکونت در سرزمین مقدس پایان این آوارگی برای آنهاست اما نه تنها از آوارگی نجات پیدا نکردند، بلکه همه مردم را هم آواره کردند.
وی ادامه داد: ما باید، انسان فلسطینی را عمیق بشناسیم و نباید این شناخت فقط به لحظه کشته شدن و آوارگی او خلاصه شود و این کتاب کمک کرده روزمرگی های آوارگی را بفهمیم.از طرف دیگر در ادبیات هنر، باید انسان اسراییلی هم عمیق تر بشناسیم بخشی از تفکر شر جهان و انسان مدرن، نسبیتی با یهود و انسان یهودی در عالم دارد و در مرکز آن آوارگی یهودی است.
در ادامه این نویسنده اظهار داشت: در ادبیات مقاومت باید دریابیم که چگونه می توانیم دشمن را روایت کنیم که نه خیلی دور و بعید باشد و نه آنقدر به آن نزدیک شویم که نسبت به آن دلگرم و دلسوز شویم و پاسخ این است که ما به نزدیک شدن به تجربه زندگی انسان فلسطینی نیاز داریم.
وی ادامه داد: ما با انسان فلسطینی، پیوند ایدئولوژیک داریم ولی میتوان با آنها انس و روابط انسانی و عاطفی برقرار کرد و این آثار و این کتاب کمک میکند که شناخت انسان فلسطینی، از یک مفهوم سیاسی به تجربه زیسته تبدیل شده و در زیست جهان ما وارد شود.
در ادامه این برنامه دبیر نشست، بریدههایی از کتاب «من پناهنده نیستم» را برای حضار قرائت کرد.
بعد از آن، ابراهیم اکبری دیزگاه طی صحبتهایی بیان داشت: در کتاب «من پناهنده نیستم» نکتهای وجود دارد که من آن را در آثار «ادوارد سعید» هم دیدم و آن چیزی نیست جز اینکه سوژه این آثار, انسان فلسطینی است. در همه مدت آوارگی زنان فلسطینی کلید خانههایشان را با خود حمل میکنند و مردان سندها را برمیدارند. اما آنان که در داخل فلسطین هستند، یک عمر سنگ های فلسطین را با خود دارند که این سنگها امروزه به برکت جمهوری اسلامی غنی و تبدیل به موشک شدهاند اما همچنان آن زنها کلید را با همراه دارند.
این نویسنده در پاسخ به این سوال که کتاب «من پناهنده نیستم» را رمان میداند یا زندگینامه، گفت: برای انسان فلسطینی زندگینامه مقدم بر رمان است.
برای بشر مهمترین، کانونیترین و غنیترین سرمایه، زندگی است. وقتی زندگی دچار اختلال میشود فقط نوشتن زندگینامه است که ارزش دارد، اینجا هم حتی اگر نویسنده ادعا کند که رمان نوشته است من می گویم این زندگینامه است، چون انسان فلسطینی مجالی برای نوشتن رمان ندارد و باید زندگینامه بنویسد.
اکبری دیزگاه با بیان اینکه انسان فلسطینی مقاومت خود را همواره در انواع هنرها نشان داده است، عنوان کرد: ما در این کتاب با یک زندگی خالص مواجه هستید که دارای عناصری مهمی است، اولین عنصر آن جدیت است. در این خانواده پدر شوهر رقیه، جدیتی خاصی در کار خود دارد که حتی تا پایان عمرش کاملا مشهود و مثال زدنی است. حتی مادرشوهر او در انتخاب عروس جدیت خاصی به خرج میدهد و این جدیت آنها روح زندگی دارد،چراکه برایشان مهم است و مقاومت خود را در جدیت خود نشان میدهند.
وی در ادامه افزود: دومین عنصر رنجی است که این خانواده می کشند. آنها آگاهانه صلیب رنج را با خود حمل می کنند و عنصر دیگر، تعلق خاطر انسان فلسطینی به سرزمین خود است که تعلق به وطن فراتر میرود و آخرین عنصر کار است، انسان فلسطینی خود را موظف میکند همیشه و در هر حالی مشغول کار باشد و در کتاب هم افراد موقع کار کردن سرشار از زندگی هستند.
«من پناهنده نیستم» و روزمرگی انسان فلسطینی
در ادامه برنامه حسین شهرستانی اظهار داشت: نثر کتاب پرکشش است و من از آن خوشم آمد و مهمتر اینکه کتاب «من پناهنده نیستم» روزمرگی انسان فلسطینی را نشان میدهد و این برخلاف تصوری است که میگوید موقعیت سیاست مقاومت نقطه مقابل سیاست زندگی است باید بدانیم زندگی عین مقاومت و مقاومت عین زندگی است.
شهرستانی ادامه داد: مقاومت شرط زیستن است و زنده ماندن در متن مقاومت زندگی جریان دارد و چینن کتاب های این امر را نشان میدهد. به ویژه اینکه این کتاب با لحن زنانه روایت میشود؛ در بمباران ها ظرافت های زندگی زنانه جریان پیدا می کند در آلونک و آوارها نانی طبخ می شود و حتی تزییناتی دیده می شود. چرا که زن فکر زیست خانوادگی را حفظ کند و کلیت هولناک ماجرا با جزئیات به کار رفته توسط زن، تعدیل میشود. ما در تاریخ خودمان در متن تاریخ انقلاب اسلامی زندگی جریان داشت چریک چپ انقلابی مواجههای. با زندگی ندارند و زنان جز در امور پوشش دادن اقدامات، از ماهیت زنانه خود خارج میشوند.
وی افزود: در واقع، مبارزه انقلابی در متن مقاومت،زیست میکند و زنان در این جریان با زنانگی خود آن را حفظ می کنند و ما این جریان را در ادبیات هنر و روایت زیستن در متن مقاومت هم شاهد هستیم.
در ادامه برنامه علی اصغر عزتی پاک، نویسنده و رمان نویس گفت: وقتی که «من پناهنده نیستم» را خواندم به خانم خواجه زاده گفتم حجم این کتاب زیاد است ایشان ده دوازده صفحهای از آن کم مرد و گفت بیشتر از این دیگر نمیتوانم و من الان که به گذشته نگاه میکنم، متوجه شدم من در آن زمان اشتباه کردم، اینها متونی هست که روایت از آنها کم است.وقتی مسئلهای در ذهن نویسنده رسوب می کند، وقت روایت نکتهای در آن پنهان است، بنابراین همان ده دوازده صفحه که از کتاب کم شد هم خسارت کمی نبوده است.
در ادامه این برنامه «مرتضی قاضی» مدیر دفتر هنر و ادبیات بیداری، توضیحاتی درباره روایت، راویان و نحوه جمعآوری اطلاعات کتاب «لهجههای غزهای» آن را بیان کرد.
پس از این سخنان، مریم مقانی، نویسنده نیز اظهار داشت: با توجه به صحبت هایی که با نویسندگان فلسطینی داشتم، نکته یکی از این دوستان این بود که بیایید به عنوان یک ایرانی در مورد فلسطین بنویسید. نه اینکه یک ایرانی بیاید و خود را جای من را فلسطینی بگذارد و یک داستان بنویسید، چرا که برای این کار نویسندگان فلسطینی حضور دارند.
در ادامه این نشست، فائضه غفار حدادی، نویسنده نیز عنوان کرد: من چند سال پیش با یک خانواده اهل غزه آشنا شدم و مدام از نشناختن یک خانواده فلسطینی و سبک زندگی آنها، در تعجب بودم. این نسبت و شناخت باید درونی ایجاد شود ولی متاسفانه به واسطه فیلم های اروپاییها و کرهای و ... که بسیاری از ما به تداوم در حال تماشای آن هستیم، خودمان را به آنها نزدیک احساس میکند و بسیاری از رسومات و جزییات زندگی آنها را در خوشحالی یا بحران میتوانیم پیشبینی کنیم، این در حالی است که از قوی بودن روح انسان فلسطینی در جنگ متعجب می شویم، چرا که ما شناختی از انسان فلسطینی نداریم و ما می توانیم با نوشتن در این باره به این شناخت کمک کنیم.
وی در ادامه با اشاره به کتاب «من پناهنده نیستم» بیان داشت: من از درستی مطالب این کتاب بسیار لذت بردم. ما در داستان با یک زندگی عشیرهای مواجه میشویم یک خانواده آواره از یک روستا می آیند و با این افراد با آنها آشنایی ندارند، اما به آنها پناه می دهند و اینجا اسلام و مقاومت دیده میشود و این ماجرا برایم انسانی جلوه میکرد.
ابراهیم دیزگاه در راستای سخنان غفار حدادی اظهار داشت : اگر می خواهیم فلسطین را بشناسم باید در عبارت «ما و فلسطین» این واو را دوباره تعریف کنیم و اگر منزل و مدینه و مرز در این امر بگنجد، میتوان کاری کرد و باز تعریف انجام داد.در واقع نباید شناخت ما از انسان فلسطینی فقط در یک قاب تکراری که از تلویزیون پخش میشود خلاصه شود، بلکه فقط باید وجوه مختلف او را بشناسیم.
محمد قائمخانی نویسنده نیز عنوان کرد: نقطه شروع داستان «من پناهنده نیستم»، وقتی است که شخصیت ها به لبنان وارد می شوند.
چرخش سخت نتانیاهو در فاصله یک سال
بعد از آن از لبنان خارج شده و وارد سبک زندگی مدرن عرب میشوند. آنجا میخواهند فلسطینی بودن را حفظ کنند و نکته جالب این است که داستان در لبنان و دقیقا سر مرز تمام میشود.
در ادامه مریم مطهریراد، نویسنده اظهار داشت: سال پیش حوالی ۷ اکتبر، نتانیاهو گفت، وظیفه من دفاع از امنیت اسرائیل است در این یک سال چرخش سختی داشتیم و حال میگوید وظیفه من حفظ موجودیت اسرائیل است و به نظرم میتوان این چرخش در متنی که برای مقاومت تولید می شود نشان داد.
در پایان این نشست نیز اکبری دیزگاه تاکید کرد: ما باید موضع مان را مشخص کنیم اول اینکه ما در این مسأله آیا می خواهیم انسان فلسطینی را یک انسان مظلوم روایت کنیم. یا اینکه ما صرفا با انسان فلسطینی کاری نداریم بلکه با انسان فلسطینیای سر و کار داریم که در فلسطین است و مسأله سرزمین فلسطین است، یا نه، ما بیشتر میخواهیم از اسرائیل به عنوان ظهور شر حرف بزنیم.
نظر شما