۱۴۰۲.۰۷.۰۶

برنامه شب خاطره حوزه هنری که در نخستین پنجشنبه هر ماه برگزار می‌شود، در ایستگاه سیصد و پنجاه‌ام با عنوان «مرز پایدار» و با میزبانی از مرزبانان غیور نیروی انتظامی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در این برنامه که همزمان با هفته دفاع مقدس با حضور مرزبانان انتظامی کشور و خانواده‌هایشان برگزار شد، 3 خاطره از سوی مرزبانان روایت شد.

 سرتیپ دوم جلال ستاره، جانشین فرماندهی مرزبانی فراجا ، به عنوان نخستین راوی این برنامه، روایتی از عملیات مرصاد و رویدادهای مرتبط با آن روایت کرد. وی که از 16 سالگی به جبهه‌های دفاع مقدس رفته و در عملیات‌های والفجر مقدماتی، کربلای چهار و مرصاد در سمت‌های فرمانده دسته و گروهان فعالیت داشته است و از سال 1362 وارد فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران شده است در این روایت خود گفت: عملیات مرصاد در ۵ مرداد سال ۶۷ انجام شد و آخرین جایی بود که در هشت سال دفاع مقدس حضور داشتیم. این عملیات تنها چند روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام خمینی (ره) ، برای مقابله با نفوذ و هجوم گروهک تروریستی منافقین در غرب کشور انجام شد.

*مردم را دلداری دادیم تا امیدشان حفظ شود

سرتیپ دوم ستاره ادامه داد: برخلاف تصور منافقین، مردم کشورمان از جمله در اسلام آباد غرب نه با گل و شیرینی بلکه با داس و تبر به استقبال آنها رفتند و به جای آنکه آن‌ها را همراهی کنند، مقابلشان ایستادند و این موضوعی بود که خشم منافقین را دو چندان کرد تا جایی که به مردم عادی رحم نکردند. پس از سقوط اسلام آباد غرب در نخستین روزهای مرداد ۶۷، منافقین وارد بیمارستانی در این شهر شده و مجروحین جنگی را به آتش کشیدند. این پایان جنایات منافقین در بیمارستان اسلام آباد غرب نبود و دشمنان قسم خورده ملت ایران، حتی تمامی اعضای کادر درمانی بیمارستان را که با آنها همکاری نکرده بودند، به شکل‌های فجیعی کشتند و بعد از آن هم کل بیمارستان را به آتش کشیدند. ما در این شرایط با کمک خدا توانستیم مردم را بار دیگر دور هم جمع کنیم و دلداری‌شان دهیم تا امید خود را برای بازپس‌گیری مناطق اشغال شده زنده و حفظ کنیم.

وی در ادامه با اشاره به نقش و اهمیت تنگه چهارزبر در این عملیات گفت: «تنگه چهارزبر» در ۳۵ کیلومتری غرب کرمانشاه و در جاده اصلی کرمانشاه – اسلام آباد معروف به راه کربلا قرار دارد، این تنگه، دروازه‌ اصلی ورود به شهرکرمانشاه از سمت غرب است که جاده ترانزیتی کرمانشاه - خسروی، از این تنگه می‌گذرد. در سوم مرداد ۱۳۶۷ نیروهای سازمان مجاهدین (منافقین) با پشتیبانی ارتش بعث عراق، پس از عبور از مرزهای جمهوری اسلامی ایران در محور قصرشیرین-سرپل ذهاب، بدون درگیری جدی تا اسلام آباد پیشروی کردند.

ستاره با بیان اینکه نیروهای جدا شده از گروهک تروریستی منافقین که در ایران حضور داشتند کمک مهمی به لحاظ ارائه سیر برنامه‌ای و اطلاعاتی معمول این گروهک داشتند، ادامه داد: منافقین سپس به طرف کرمانشاه ادامه حرکت دادند. در شرق تنگه چهارزبر رزمندگان اسلام راه را بر آنان مسدود ساخته و درگیری را آغاز کردند. به این ترتیب عملیات مرصاد در تاریخ ۱۳۶۷/۵/۵ آغاز شد. در این شرایط با حملات نیروهای ما و همکاری نیروهای منافقین جدا شده از این گروهک، نیروهای منافقین که به آن نقطه دست یافته بودند به هلاکت رسیده یا تار و مار شدند.

* ماجرای شنیدنی «خشم شب»

سرتیپ دوم غلامحسین یعقوبی از پیشکسوتان مرزبانی فرماندهی انتظامی کشور نیز به عنوان دومین راوی سیصدوپنجاهمین شب خاطره دفاع مقدس در حوزه هنری در خاطره‌ای گفت:پارتی بازی های زمان جنگ با پارتی بازی‌های دوره ما فرق داشت. پارتی بازی های آن سال‌ها به اعزام خط مقدم ، آموزش‌های تخصصی و حضور در عملیات ها مربوط می‌شد. یکی از این پارتی بازی‌های شیرین شامل حال ما شد و در اثر آن آموزش دیده بانی توپخانه دیدیم و یک یادگاری دوست داشتنی از خاطره های پارتی بازی جنگ برایمان باقی ماند.

وی ادامه داد: در یکی از دیده بانی هایی که حین جنگ داشتم درخواست تیر و ثبت آن را کردم اما ندادند و پا فشاری من هم نتیجه ای نداشت. همان موقع سر زده آمدند و بررسی کردند که درست تشخیص داده بودم و درخواست تیر و ثبت درستی داشتم و با درخواست من کنار آمدند. بعدها که فهمیدم چقدر در مهمات کمبود داریم درک کردم مخالفت‌های فرماندهی از در اختیار قرار دادن تیر توپخانه‌ای به ما بی‌مورد نبود.

* این شانه را به نیابت از پرچم ایران عزیزمان بوسیدم

سرتیپ دوم کیاست سپهری ،فرماندهی مرزبانی استان کرمانشاه، به عنوان راوی پایانی این شب خاطره به بیان روایتی از فعالیت‌های مرزبانی در ایام اربعین حسینی پرداخت و گفت: چند سالی است که مرزبانی توفیق خدمت به زائرین اربعین حسینی را داشته است و رویدادهای بسیار جذاب و شیرینی را تجربه کرده ایم. عراقی ها هم همکاری خوبی با ما داشتند و باید از همین جا از آنها تشکر کنم. میان این نیروهای عراقی افسران اهل تسنن هم وجود داشتند که با جان و دل عاشقانه به زائرین اربعین حسینی خدمت می‌کردند و همانند سربازان ایرانی در اختیار ما قرار داشتند و  درخواست های ما را اجرا می‌کردند.

سرتیپ دوم سپهری افزود: بسیاری از زائرین ایرانی هنگامی که از زیارت بازمی‌گشتند همین که پا به خاک ایران می‌گذاشتند سجده می‌کردند و خاک وطن را می‌بوسیدند. حتی زائری با عبور از مرز و بازگشت به داخل مرزهای کشور، شانه‌های من را به پاس زحمات نیروهای مرزبانی بوسید و گفت این شانه را به نیابت از پرچم ایران عزیزمان بوسیدم.

وی در پایان گفت: همه همکاران ما در مرزبانی کشور طی این سال‌ها به زائرین اربعین حسینی خدمت کردند و لحظه شماری می‌کنیم تا اربعین دیگری نیز فرا رسد و افتخار خدمت داشته باشیم.

انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha